کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریخته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
pressure casting
ریختهگری فشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نوعی ریختهگری دوغابی که در آن سرعت ریختهگری و درنتیجه بازده با تحت فشار قرار دادن دوغاب افزایش مییابد
-
low pressure die casting
ریختهگری کمفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری تحت فشار که در آن مذاب با فشار بسیار کم و بهآرامی و معمولاً از کف وارد قالب میشود
-
squeeze casting
ریختهگری کوبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] فرایند ریختهگری قطعات در قالبهای دائمی، معمولاً فلزی، که در آن مذاب سریعاً تحت فشار مستقیم قرار میگیرد
-
centrifugal casting
ریختهگری مرکزگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] یکی از روشهای ریختهگری که در آن برای افزایش سرعت و بازده، قطعه در داخل قالبی که با سرعت بسیار میچرخد شکل میگیرد
-
medium pressure die casting
ریختهگری میانفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری نسبتاًً جدید که در آن فشار و سرعت در حدود 1 تا 2 اتمسفر حفظ میشود
-
gravity casting
ریختهگری وزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری که در آن فلز مذاب به علت وزن خود، قالب ماسهای یا فلزی را پر میکند
-
جستوجو در متن
-
cast structure
ساختار ریختگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] ریزساختار یک قطعۀ ریختگی پس از ریخته شدن
-
cemetery vote
رأی مردگان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأیی که به نام درگذشتگان در صندوق ریخته شود
-
solid propeller
پروانۀ یکپارچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پروانهای که توپی و تیغههای آن بهصورت یکپارچه ریخته و ساخته میشوند
-
mould cavity
کاواک قالب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] محفظۀ قالب که درون آن مواد شکلپذیر ریخته شود
-
disarticulated burial, bone scatter burial, bone tumbled burial, tumbled bone burial, disordered burial, dismantled burial, bunched burial,
گور نابسامان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گوری که در آن بقایای استخوانی یک جسد پراکنده یا درهمریخته است
-
cast manganese frog
تکۀ مرکزی منگنزدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] تکۀ مرکزی ریختهگریشده از فولاد منگنزدار
-
disposable
دفعشدنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ویژگی محصولات مصرفی یا وسایل بستهبندیای که پس از یک یا چند بار استفاده دور ریخته میشوند
-
ingot casting
شمشریزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] تولید انواع شمش ریخته در قالبهایی که ابعاد معین داشته باشند
-
snag
خشکهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درخت مردۀ سرپا که برگها و اغلب شاخههای آن ریخته است