کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رگ به رگ کردن یاشدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
hemangiofibroma
خونرگتارتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] خونرگتود دارای بافتهای لیفی
-
hemangioma
خونرگتود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] 1. تودینۀ خوشخیم یا بدخیمی که از رگهای خونی تشکیل میشود 2. شکل معمول حاصل از تغییرشکل رگها، معمولاً در نوزادان و کودکان، که شامل رگهای خونی تازهتشکیلشده در نتیجۀ تغییرشکل بافت تندهرگ در دورۀ جنینی است
-
hemangiosarcoma, hemangioendotheliosarcoma, malignant hemangioendothelioma, angiosarcoma 1
خونرگگوشتچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینهای بدخیم و نادر که از رگهای خونی منشأ میگیرد و از تکثیر بافت پوششی مجاری رگی نامنظم ایجاد میشود
-
angiosarcoma
رگگوشتچنگار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نورویش بدخیم و نادری که از یاختههای پوشش داخلی رگها منشأ میگیرد
-
hepatic angiosarcoma, Kupffer cell sarcoma
رگگوشتچنگار کبد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینۀ بدخیم کبد که در آن یاختههای مرده و کمپرورد فراوان است
-
vasa vasorum
رگهای عروق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سرخرگها و سیاهرگهای ریزی که دیوارۀ رگهای خونی را تغذیه میکنند
-
cerebellar hemangioblastoma
تندهرگتود مخچهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تندهرگتودی اغلب کیسهای که در مخچه ایجاد میشود
-
epithelioid hemangioendothelioma
درونرگتود پوششواره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] نورویش خوشخیم یا بدخیم و نادری که رگهای متوسط و بزرگ را مبتلا میکند و مشخصۀ آن تکثیر پوششوار یاختههای پوششی است
-
vertebral hemangioendothelioma
درونرگتود مهرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تودینۀ خوشخیم نخاع که ممکن است با گسترش یا خونریزی، مجرای نخاعی را تحت فشار قرار دهد
-
جستوجو در متن
-
intravenous, IV
درونوریدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ویژگی نوعی دارورسانی که در آن دارو به درون رگ تزریق میشود متـ . وریدی
-
hemorrhage
خونروی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بیرون آمدن خون از رگ خونی پارهشده و ریخته شدن به درون یا بیرون از بدن * مصوب فرهنگستان اول
-
perfusion
خونیاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] وارد کردن یا رساندن مایع به داخل بافت، معمولاً با تزریق به داخل رگهای خونی