کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رک و پوست کنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
debarking 1
پوستکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] کنده شدن پوست درخت در نتیجۀ قطع یا بیرونکشی درخت یا بهوسیلۀ حیوانات و حشرات
-
barking drum,drum debarker, drum barker
پوستکَن غلتکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] نوعی پوستکَن به شکل غلتکی بزرگ که در هنگام چرخش، بینهها درون آن میغلتند و براثر اصطکاک پوست آنها کنده میشود متـ . پوستکَن چرخان rotary barker
-
skinning
پوستکَنی 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] جدا کردن پوست از لاشه
-
debarking 2
پوستکَنی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جدا کردن پوست درختان برای استفاده از پوست درخت یا تنۀ بدون پوست یا جلوگیری از گسترش حملۀ حشرات
-
sloughing
واکندگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] کنده شدن پیوستۀ زیلایه از بستر صافی زیستی، بهصورت لجن
-
nonulcerative blepharitis, seborrhic blepharitis, squamous blepharitis
پلکآماس بیزخم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] پلکآماسی که با شورۀ پوست سر و ابروها و پوست پشت گوش همراه است
-
grub out, grubbing
کندهکنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بیرون کشیدن یا پاکسازی زمین از کنده یا ریشه ازطریق نمایانسازی و قطع ریشه
-
coppicing 2
جَستزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] به وجود آمدن جَست و ساقههای تازه از کنده یا ریشه
-
felling, cutting 1, falling
برش 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بریدن درخت از کنده و انداختن آن
-
anomalous skin effect
اثر پوست بیهنجار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اثر پوست در دماهای بسیار پایین و بسامدهای زیاد که در آن ضخامت لایۀ پوست رسانا از مسافت آزاد میانگین الکترون کمتر است
-
diameter inside bark, DIB
قطر بیپوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطر بخش چوبی ساقۀ درخت یا سطحِمقطع گِردهبینه بدون احتساب پوست
-
outer bark, rhytidome
پوست بیرونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی، مهندسی منابع طبیعی - علوم جنگل و محیطزیست] بافتی چوبپنبهای که از پوست درونی جدا شده است
-
ring-barking
پوستکَنی حلقوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جدا کردن نواری باریک از پوست دور ساقۀ درخت
-
bark
دارپوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] لایۀ خارجی ساقۀ درختان متـ . پوست درخت، پوست
-
bark thickness
ضخامت پوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] پهنای پوست درخت در محل قطرِ برابرِ سینه