کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رو به …نهاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
sewer
فاضلابرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هریک از مجاری بزرگ و لولهها و تونلهای جمعآوری فاضلاب در شهرها
-
carryover 2/ carry-over
همراهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] مادۀ مایع یا جامد زائدی که همراه با خروجی بالای برج تقطیر (overhead) یا برج جذب یا واکنشگاه از آنها خارج میشود
-
concurrent 2
همرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ویژگی دو یا چند عمل که در رایانه بهطور همزمان انجام میشوند
-
stubble crop
کُلَشرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گیاهی که از بقایای کُلَش سال قبل بروید
-
ferry-boat coach, ferry-boat wagon, ferry-boat van
کشتیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگن قابل حمل با کشتی
-
temperate
میانهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ویژگی فردی که رفتاری میانهروانه در مصرف الکل دارد
-
manhole 1
آدمرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دریچه یا محفظهای که انسان بتواند از آن وارد یک مخزن یا شبکۀ فاضلاب شود
-
hyphodromous
پنهانرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی رگبندی شانهای که در آن یا رگبرگهای دومین وجود ندارند یا این رگبرگها بسیار تحلیل رفتهاند یا در میانبرگ پنهان هستند و فقط رگبرگ اصلی اولیه در آن قابل تشخیص است
-
traveled way
سوارهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] بخشی از راه که برای حرکت وسایل نقلیه در نظر گرفته میشود بهاستثنای شانهها
-
storm sewer
سیلابرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مجرای ویژۀ جمعآوری رواناب شامل آبهای سطحی و سیلاب
-
actinodromous, ternate venation, palmate venation
شعاعیرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی نوعی رگبندی دارای سه یا چند رگبرگ اولین که از یک نقطه منشعب میشوند
-
diver1
شیرجهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] 1. ورزشکاری که در رشتۀ تخصصی شیرجه فعالیت میکند 2. شناگری که شیرجه میزند
-
draisine
خطرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] وسیلهای ریلی برای جابهجایی مأموران بازرسی و انجام تعمیرات در خطوط راهآهن
-
culvert
آبرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مجرایی سرپوشیده برای عبور آبهای سطحی
-
following limb
لبۀ دنبالهرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] بخشی از لبۀ قرص جِرم سماوی در سمت مخالف حرکت آن در آسمان