کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روشن جبین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bright time
گاه روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] دورهای در هر ماه قمری که در آن بیش از یکدوم قرص ماه روشن است متـ . روشنی 1
-
camera lucida
اتاقک روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] وسیلهای متشکل از یک منشور بازتابان که برای طراحی و رونگاری از مناظر و چهرهها و غیره به کار میرود
-
bright nebula
سحابی روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سحابیای که به دلیل گسیل نور خود یا بازتاب نور ستارهها میدرخشد
-
light and shade
سایهروشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] درجات مختلف میان روشنی و تاریکی در نقاشیهای سیاه و سفید
-
leucocratic rock, light-coloured rock
سنگ روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آذرینی که شاخص رنگی آن بین 5 تا 35 درصد است
-
clear data
دادۀ روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نسخهای از پیام یا داده که علاوهبر طرفهای مُجاز برای کاربران دیگر نیز مفهوم باشد
-
bright segment, twilight arch, crepuscular arch
روشنپاره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نواری با روشنایی ضعیف که در طول نیمتاب (twilight) صاف با ارتفاع خورشیدی 7- تا 18- درجه در بالای نقطۀ خورشیدی قابل رؤیت است
-
clarification 1
روشنسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت-مدیریت پروژه] هرگونه ارتباط و تعامل فروشنده و خریدار کالا یا خدمات برای ابهامزدایی و توضیح جزئیات کار
-
high-key lighting
نورپردازی مایهروشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی نورپردازی که در آن نسبت نواحی روشن به تیره بیشتر و نسبت تباین (contrast ratio) تصویر پایین است
-
bright diffuse nebula
سحابی پخشیدۀ روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سحابی پخشیدهای که به سبب نزدیکی به ستارههای اطراف درخشان دیده میشود
-
hololeucocratic rock
سنگ تمامروشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آذرینی که شاخص رنگی آن کمتر از 5 درصد است
-
mesocratic rock
سنگ نیمهروشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سنگ آذرینی که 35 تا 65 درصد کانی تیره دارد
-
Phoebetria palpebrata
مرغ توفان دودهای روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ دیومِدیان و راستۀ کبوتردریاییسانان که کوچک و خاکستری است و دور چشمهای آن سفید و منقارش سیاه و دارای خطی به رنگ آبی روشن است
-
clear cell adenocarcinoma, clear cell carcinoma, mesonephroma
غدهپوشچنگار یاختهروشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] تومور بدخیم و نادر در مجرای تناسلی زنان که لولهها یا کیسههای کوچکی دارد که بعضی یاختههای آن نعلشکل هستند و برخی دیگر میانیاختۀ روشن دارند