کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روزنهبسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
iris out
روزنهبسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی جلوۀ انتقالی که در آن تصویر بهصورت دایرهوار در صفحه یا پرده ناپدید شود
-
واژههای مشابه
-
trichome-hydathode
کُرکروزنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] کرکهایی که کار روزنههای آبی را در برخی گیاهان انجام میدهند
-
astomatal, astomous
بیروزنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی برگی که فاقد روزنه است
-
pinhole 1
روزنه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] دهانهای بسیار ریز برای تنظیم شدت و قطر باریکۀ نور
-
loophole
روزنه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] منفذ یا شکافی باریک در دیوار سنگر که از آن تیراندازی میکنند
-
orifice
روزنه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سوراخی با اندازه و شکل لبۀ معین که از آن برای هدایت و شکلدهی و تقسیم و توزیع جریان سیال استفاده میکنند
-
hydathode
روزنۀ آبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] منفذی در روپوست برگ برخی از گیاهان که آب بهصورت مایع از آن خارج میشود
-
iris in
روزنهباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نوعی جلوۀ انتقالی که در آن تصویر بهصورت دایرهوار از میان صفحه یا پرده آشکار شود
-
stoma
روزنۀ هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] منفذی در روپوست برگها و ساقههای جوان که باعث تبادل گاز بین بافتهای داخل گیاه و محیط میشود
-
closed circuit 2
مدار بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مداری که جریان الکتریکی بهطور پیوسته از آن بگذرد
-
close position
وضعیت بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] وضعیتی از آکورد که در آن فاصلۀ میان بخشهای «تِنور و آلتو» و «آلتو و سوپرانو» سوم یا چهارم باشند
-
fast ice, land fast ice
یخ بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] دریایخی که به علت اتصال به ساحل بیحرکت است
-
closed disk
قرص بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] قرصی که شامل همۀ نقطههای حدی خود باشد
-
closed walk
گشت بسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گشتی از رأسی مفروض به همان رأس