کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روده ٔ فراخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
large intestine
فراخروده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بخشی از لولۀ گوارش پستانداران که بین باریکروده و مخرج قرار دارد و شامل کورروده و پسروده و راستروده است
-
jejunum, intestinum jejunum
تهیروده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، زیستشناسی] بخشی از رودۀ باریک که دوازدهه را به درازروده ارتباط میدهد
-
colon 2, segmented intestine
پسروده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، زیستشناسی] 1. بخشی از فراخرودۀ مهرهداران که بین کورروده و راستروده قرار دارد 2. بخش دوم رودۀ حشرات متـ . کولون
-
sigmoid colon, sigmoid
خمروده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، زیستشناسی] بخش انتهایی پسروده/کولون پایینرو که به شکل شترْگلو است و به راستروده منتهی میشود
-
rectum, straight intestine
راستروده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بخش انتهایی فراخروده
-
enteric-coated
رودهرهشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] پوشش ویژۀ برخی از قرصها یا کپسولها که مانع از آزاد شدن و جذب محتویات آنها قبل از رسیدن به روده میشود
-
enterotoxin
رودهزهرابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] زهرابهای که فقط بر یاختههای مخاط روده تأثیر میگذارد
-
enterolith, intestinal calculus
رودهسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سنگالی که در رودۀ باریک تشکیل میشود
-
small intestine
باریکروده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بخشی از لولۀ گوارش پستانداران که بین معده و فراخروده قرار دارد
-
enteral nutrient solution, ENS
محلول مُغَذی رودهرس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] غذایی مایع حاوی مواد مُغَذی درمانی که ازطریق لوله خورانده میشود و مستقیماً به روده میرسد
-
nasoenteric tube
لولۀ بینیرودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لولهای که با گذشتن از بینی به معده یا رودۀ کوچک منتهی میشود
-
jejunostomy tube
لولۀ تهیرودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] لولهای که یک سر آن مستقیماً وارد تهیروده میشود و برای غذادهی طولانیمدت به کار میرود
-
irritable bowel syndrome, IBS
نشانگان رودۀ تحریکپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه، علوم پایۀ پزشکی] اختلال در عملکرد معده و روده که در آن روده علیرغم سلامتی ظاهری، به دلایل نامعلوم، بهدرستی کار نمیکند
-
قرص رودهرهشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ← قرص پوششدار رودهای
-
large intestinal
فراخرودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به فراخروده