کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روان کاوی با نظارت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
psychoanalytic psychotherapy
رواندرمانی روانکاوانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درمان به روش روانکاوی سنتی یا یکی از گونههای خاص آن نظیر رواندرمانیِ روانپویشی (psychodynamic psychotherapy)
-
surge cable
زنجیرْ روان!
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرمان فرستادن آزادانۀ زنجیر به آب بدون استفاده از موتور دوّار یا ترمز
-
psychosomatic
روانتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مربوط به رابطۀ تن و روان
-
psychotherapist
رواندرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی که تخصص او رواندرمانی است
-
run-on
روانرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی آبی که از بالادست به منطقهای وارد میشود و بهصورت افقی روی سطح خاک جریان مییابد
-
روانسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] ← لختهزدایی
-
psychoanalyst, analyst
روانکاو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درمانگری که آموزشهای نظری و عملی روانکاوی را دیده است و از فنون روانکاوی در درمان اختلالات روانی بهره میبرد
-
psychoanalytic
روانکاوانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی آنچه مبتنی بر رویکرد روانکاوی است
-
liquefaction 1
روانگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] تغییر حالت رسوبهای سیرشده از آب، از جامد به مایع، براثر تکانهای شدید زمین
-
psychic energy
روانمایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، نیروی پویایی که در پس تمام فرایندهای روانی وجود دارد متـ . کارمایۀ ذهنی mental energy
-
neurotic
رواننژند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی فردی که مبتلا به رواننژندی است
-
ice stream
روانیخ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بخشی از صفحه یخی (ice sheet) که بهسرعت حرکت میکند
-
psychopath
روانآزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی ضداجتماعی به سبب دارا بودن خلقوخوی درونی خاص
-
cathartic
روانپالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] مربوط به روانپالایی
-
catharsis, purification 2, purgation
روانپالایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] تخلیه و تطهیر هیجانات و احساسات تماشاگر در نتیجۀ تماشای سوگنامه