کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روانکامششناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
psychosexology
روانکامششناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] شاخهای از رواندرمانی که به دُشکاریهای جنسی و مسائل مربوط به آن میپردازد
-
واژههای مشابه
-
sexology
کامششناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] مطالعۀ جنسینگی، بهویژه در انسان، شامل کالبدشناسی و کاراندامشناسی و روانشناسی فعالیت جنسی و تولیدمثل
-
sex
کامش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] فعالیتی که در آن افراد به بوسه و لمس اندامهای جنسی یکدیگر میپردازند و ممکن است نزدیکی جنسی را هم شامل شود
-
psychosexologist
روانکامششناس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] متخصص روانکامششناسی
-
liquid 1
روان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] اصطلاحی فراگیر برای اشاره به همخوانهای کناری و لرزشی و زنشی
-
self-psychology
خود ـ روانشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نظریهای روانشناختی که در آن همۀ رفتارها با ارجاع به «خود» تفسیر میشود و بر روابط فرد با دیگری و پاسخگویی والدین به نیازهای هیجانی فرزند تأکید دارد
-
educational psychology
روانشناسی آموزشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] شاخهای از روانشناسی که به کاربرد اصول و نظریههای روانشناسی در روشهای یادگیری و مسائل مربوط به آن میپردازد
-
clinical psychology
روانشناسی بالینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] شاخهای از روانشناسی که به مطالعه و شناخت و بررسی و درمان حالات نابهنجار روانی و رفتاری و پیشگیری از آنها میپردازد
-
analytic psychology
روانشناسی تحلیلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] شیوهای از مطالعه و تفسیر روان و اختلالهای آن براساس ارزشهای فلسفی و نمادها و تصاویر ازلی (primordial) و سائق خودکامرواسازی (self fulfillment) که کارل یونگ آن را پایهگذاری کرده است
-
mass psychology
روانشناسی توده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] 1. فرایندها و حالتهای روانی و هیجانی که در گروه بزرگی از افراد پدید میآید و در مقام یک کلیت مورد توجه قرار میگیرد 2. مطالعۀ علمی حالتهای روانی گروه بزرگی از افراد در مقام یک کلیت واحد
-
psycholinguistics
روانشناسی زبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] شاخهای از زبانشناسی که به مطالعۀ زبان و فرایندهای ذهنی میپردازد
-
depth psychology
روانشناسی ژرفانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رویکردی عمومی در روانشناسی و رواندرمانی که منشأ آشفتگیها و هیجانات را در فرایندهای ذهنی ناخودآگاه جستوجو میکند
-
mob psychology, crowd psychology
روانشناسی غوغاگران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] 1. حالتها و فرایندهای ذهنی و عاطفی خاص افرادی که عضوی از جماعت خیابانی و اوباش یا گروههایی از این دست هستند 2. بررسی علمی همین پدیده
-
Gestalt psychology
روانشناسی گشتالت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رویکردی روانشناختی که بر سازماندهی پویای تجربه در اشکال یا الگوهای کلی متمرکز است متـ . روانشناسی هیئتنگر