کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روانپالایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
catharsis, purification 2, purgation
روانپالایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] تخلیه و تطهیر هیجانات و احساسات تماشاگر در نتیجۀ تماشای سوگنامه
-
واژههای مشابه
-
liquid 1
روان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] اصطلاحی فراگیر برای اشاره به همخوانهای کناری و لرزشی و زنشی
-
phytoremediation
گیاهپالایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] پالودن یا تصفیۀ خاک و آب زیرزمینی آلوده با استفاده از گیاهان یا درختان
-
bioremediation
زیپالایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی روش تصفیه که در آن برای تجزیۀ آلایندههای آلی و تبدیل آنها به اجزای بیخطر از ریزاندامگانها استفاده میشود
-
psychoanalytic psychotherapy
رواندرمانی روانکاوانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درمان به روش روانکاوی سنتی یا یکی از گونههای خاص آن نظیر رواندرمانیِ روانپویشی (psychodynamic psychotherapy)
-
surge cable
زنجیرْ روان!
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرمان فرستادن آزادانۀ زنجیر به آب بدون استفاده از موتور دوّار یا ترمز
-
psychosomatic
روانتنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مربوط به رابطۀ تن و روان
-
psychotherapist
رواندرمانگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فردی که تخصص او رواندرمانی است
-
psychotherapy
رواندرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درمان مبتنی بر مطالعه و بررسی عوامل روانی اختلالات و رفع آنها با استفاده از تدابیر روانشناختی
-
run-on
روانرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] ویژگی آبی که از بالادست به منطقهای وارد میشود و بهصورت افقی روی سطح خاک جریان مییابد
-
روانسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] ← لختهزدایی
-
psychophysics
روان- فیزیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رشتهای که با رابطۀ میان ویژگیهای جسمی یک محرک و خصوصیات تجربۀ حسی ناشی از آن و چگونگی انتقال محرک ازطریق گیرندههای حسی به مغز و پردازش آن در مغز سروکار دارد
-
psychoanalyst, analyst
روانکاو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درمانگری که آموزشهای نظری و عملی روانکاوی را دیده است و از فنون روانکاوی در درمان اختلالات روانی بهره میبرد
-
psychoanalytic
روانکاوانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی آنچه مبتنی بر رویکرد روانکاوی است