کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
stress 3
فشار روانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالتی از پاسخ روانشناختی یا کاراندامشناختی به عوامل فشارزای درونی یا بیرونی که به تغییراتی در حالات هیجانی و رفتاری منجر میشود
-
psychological situation
وضعیت روانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] حالات عاطفی و ذهنی یا انگیزههای افراد یک جامعه که ویژگیهای ملی و اجتماعی و اقتصادی و روانشناختی آنها را شکل میدهد و شرایط و حوادث جاری نیز بر آنها تأثیر میگذارد
-
psychological warfare
جنگ روانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] استفادۀ روشمند از تبلیغات با هدف تأثیرگذاری بر افکار و احساسات و نگرش و رفتار نیروهای دشمن برای دستیابی به اهداف ملی
-
mental health
سلامت روانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] توانایی واکنش انعطافپذیر و هدفمند به انواع تجارب زندگی
-
psychological operations approach
عملیات روانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شیوهای برای القای واکنش مورد نظر در مخاطب
-
psychological activities
فعالیتهای روانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] اقداماتی که در زمان صلح یا در مناطق بیرون از صحنۀ جنگ برای دستیابی به اهداف و تحقق سیاستهای ملی صورت میگیرد تا بر افکار و احساسات و نگرش و رفتار نیروهای دشمن یا افراد بیطرف یا دوستان خارجی تأثیر مطلوب بگذارد
-
consolidation psychological activities
فعالیتهای روانی تحکیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فعالیتهای روانی برنامهریزیشده در منطقۀ عملیات نظامی بهمنظور تأثیرگذاری بر افراد غیرنظامی در مناطق زیر نظر نیروهای خودی برای ایجاد بستر روانی مناسب در جهت دست یافتن به اهداف نظامی
-
eustress
فشار روانی مثبت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالت هیجانی خوشایندی که تحت فشارهای نشاطانگیز به وجود میآید
-
distress 2
فشار روانی منفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالت هیجانی ناگواری که تحت فشارهای ناگوار به وجود میآید
-
stress management
مدیریت فشار روانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] بهکارگیری فنون یا راهبردهای خاص نظیر آرَمِشآموزی (relaxation training) و فنون تنفس برای برخورد با موقعیتهای فشارزا
-
psychomotor retardation
کندی روانی ـ حرکتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فعالیت روانی و جسمی کند که عموماً در افسردگی دیده میشود
-
stress tolerance 1
تحمل فشار روانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ظرفیت یا توانایی مقاومت یا تحمل در برابر فشارها بهگونهایکه فرد عملکرد طبیعی خود را حفظ کند و کمترین اضطراب را داشته باشد
-
psychomotor agitation
سراسیمگی روانی ـ حرکتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] حالتی از تنش و بیقراری جسمی و بیشفعالی ذهنی که با فشار دادن دستها به یکدیگر و گریستن ناشی از نگرانی برای آینده همراه است متـ . هیجانزدگی روانی ـ حرکتی psychomotor excitement
-
psychological theme
درونمایۀ عملیات روانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مضمونی که عملیات روانی براساس آن پایهریزی میشود
-
enuresis 1, functional enuresis
بیاختیاری روانی ادرار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] اختلال ادرار غیرارادی و مکرر در مکانهای نامناسب، بیآنکه ناشی از مصرف دارو یا شرایط درمانی خاص باشد، در افرادی که از جهت رشد روانی و سنی از آنها انتظار نمیرود