کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رها کرد او را پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
open 2
بازیکن رها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکنی که از نزدیک توسط حریف یارگیری نشده است
-
جستوجو در متن
-
libero 1
آزادیار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در والیبال، بازیکنی که در هر زمان میتوان او را وارد زمین کرد تا در موقعیت دفاعی بازی کند
-
high crimes and misdemeanors
جرایم سنگینوسبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] جرایمی که به دلیل ارتکاب آنها رئیس جمهور و معاونان او و دیگر مقامات غیرنظامی، ازجمله قضات کشور را، میتوان از مسئولیت عزل کرد
-
drop ball, dropped ball
توپرهایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] روشی برای ادامه دادن بازی پس از ایجاد وقفه که در آن داور توپ را میان دو نفر از بازیکنان دو تیم رها میکند و تنها پس از برخورد توپ با زمین میتوان به آن ضربه زد یا آن را تصاحب کرد
-
abandonment reaction
واکنش وانهشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] احساس محرومیت عاطفی و تنهایی و فقدان حمایت در کودکانی که یکی از والدین یا هردوی آنها او را رها کرده یا مورد بیتوجهی قرار دادهاند
-
chaff
خاشه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] براده یا نوارهای فلزی باریکی که در آسمان رها میشود و در رادار دشمن اختلال ایجاد میکند و او را ازنظر هدفیابی فریب میدهد
-
sequence1
خطساخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نسخۀ ضبطشده از دادههای میدی یا دادههای صوتی که میتوان آن را پخش کرد و ازطریق آن سختافزار یا نرمافزار میدی پردازندهها و سینتیسایزرها (synthesizers) و نمونهپردازها را واپایش کرد
-
controllability
واپایشپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] قابلیت آنچه بتوان بر آن نظارت داشت یا آن را مهار و محدود کرد
-
sampling unit
واحد نمونهگیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] واحدی از جامعه که میتوان آن را بهعنوان نمونه انتخاب کرد
-
stratigraphic sequence
توالی لایهنگاشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] مجموعهای از نهشتهها که میتوان آنها را براساس اصول لایهنگاشتی مرتب کرد
-
irreversible
برگشتناپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ویژگی فرایندهایی که نمیتوان آنها را با تغییر بسیار کوچک شرایط خارجی وارونه کرد
-
net plankton
دروایان تورگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جانورشناسی] دروایانی که میتوان آنها را با تور ریز صید کرد
-
portable 2 (fr.)
دستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ویژگی دستگاه یا وسیلهای که بتوان آن را با دست حمل کرد
-
filterable
صافشپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی شیمی] ویژگی مخلوط جامدـ سیالی که بتوان آن را صاف کرد