کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رها شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
open 2
بازیکن رها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکنی که از نزدیک توسط حریف یارگیری نشده است
-
جستوجو در متن
-
mousing 1
دهانهبند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سیم یا طنابی که در دهانهبندی از آن برای جلوگیری از رها شدن بار از قلاب استفاده میشود
-
negative accommodation
تطابق منفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تطبیق چشم برای فاصلههای دور به یاری رها شدن ماهیچۀ مژگانی از انقباض
-
nose-heavy
دماغهسنگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ویژگی پیکرۀ هواگَردی که دماغۀ آن در هنگام رها شدن فرمان در وضعیت طبیعی به سمت پایین میل کند
-
ghost 2
شبح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بخشی از انرژی لرزهای که پس از رها شدن به طرف بالا منتشر و سپس به پایین بازتابیده میشود
-
use-related primary context
بافت ردۀ یک کاروندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] بافت نامخدوشی که از رها شدن مواد در هنگام عملیات فراهمآوری یا تولید یا مصرف آنها بر جای مانده است
-
take-off distance
مسافت برخاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مسافتی که هواپیما از لحظۀ رها شدن ترمز تا عبور از فراز نقطۀ مرجع (reference zero) طی میکند
-
lytic cycle
چرخۀ کافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] چرخۀ فعال تکثیر در ویروس که به تولید زادگان ویرویونها و رها شدن آنها از یاختۀ میزبان منجر میشود
-
dakhma/ dokhma
دخمه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ساختاری دایرهشکل که براساس سنت زرتشتی اجساد را در آن رها میکردند و پس از متلاشی شدن بافتهای آنها، استخوانها را در درون چاه مرکزی آن میریختند
-
milk ejection reflex, let-down reflex, milk let-down reflex
بازتاب روانشیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] واکنشی در پستان زنان شیرده در پی تحریک لمسی مامک که با رها شدن شیر از آن همراه است
-
bottom mine
مین کفنشین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مینی دارای حسگرهای عملکننده مغناطیسی و صوتی و فشاری که پس از رها شدن از ناو یا زیردریایی یا هواگرد در کف دریا قرار میگیرد و از آن برای انهدام شناور سطحی و زیرسطحی استفاده میشود
-
focus 1
کانون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی، ژئوفیزیک، فیزیک- اپتیک] [اپتیک] نقطهای بر روی محور عدسی که تصویر نقطهای در بینهایت بر روی آن تشکیل میشود [زبانشناسی] در ساخت اطلاع جمله، سازهای که گوینده با استفاده از آهنگ یا نشانهای دیگر آن را با تأکید بیان میکند [ژئوفیزیک] مح...