کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رنگانهزنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
staining 2
رنگانهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] به کار بردن محلول رَزانهدار بر روی سطح متخلخل برای رنگی کردن آن
-
واژههای مشابه
-
stain 1
رنگانه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] محلولی دارای رنگدانه یا رَزانه که از آن برای رنگ کردن چوب و پارچه و بافتهای مشابه استفاده میکنند
-
staining agent
رنگانه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] در بررسیهای میکروسکوپی، عاملی که توانایی رنگانهزنی مادۀ تحت بررسی را دارد
-
varnish stain
ورنی رنگانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] نوعی ورنی که با مادۀ شفافی رنگی میشود و قدرت رسوخ آن کمتر از رنگانه است
-
water stain
رنگانۀ آبپایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رنگانۀ حاصل از حل شدن رَزانه در آب
-
spirit stain
رنگانۀ الکلپایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] رنگانۀ حاصل از حل شدن رَزانه در الکل
-
oil stain
رنگانۀ روغنپایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] محلولی از رَزانه یا پراکنهای از رنگدانۀ مخلوطشده با روغن یا ورنی که با حلاّلهای هیدروکربنی رقیق شده است
-
benchmarking
محکزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] آزمون توان پردازش سامانۀ رایانهای، شامل سختافزار و نرمافزار، با برنامههای استاندارد سنجش دقت و سرعت و کارایی و قابلیت اطمینان و هزینه
-
probing 3
میلزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روشی برای یافتن آثار مدفون با فروکردن یا کوبیدن میل فلزی
-
rodding
میلهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی تمیزکاری سایشی که در آن با عبور دادن میلهها یا توپیهای لاستیکی یا برسهای نایلونی رسوبها را از درون لولههای تبادلگرهای گرما پاک میکنند
-
boxing, boxe (fr.)
مشتزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی که در آن یک ورزشکار با استفاده از مشت با ورزشکار دیگر مبارزه کند
-
repression 2
واپسزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ روانکاوی، سازوکاری دفاعی و ناآگاهانه که ازطریق آن فرد میکوشد تا تصورات مرتبط با یک سائق را به ناخودآگاه برگرداند یا در آنجا نگاه دارد
-
backlash
واپسزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مطالعات زنان] هرنوع واکنش علیه جنبش زنان و دستاوردهای آن در حوزههای فرهنگ عمومی، سیاست، کار، حق زادآوری و نیز پیشرفتهای زنان در حوزۀ دانشگاهی و فعالیتهای زیستمحیطی و صلح
-
patching
وصلهزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] یکی از روشهای تعمیر تایر که در آن وصلۀ لاستیکی را بر روی تویی سوراخشده میچسبانند