کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رسانا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
conductor
رسانا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] هر ماده که بتواند گرما یا الکتریسیته را از نقطهای به نقطۀ دیگر برساند
-
واژههای مشابه
-
semiconductor
نیمرسانا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] مادۀ بلورینی که رسانندگی الکتریکی آن از فلزات کمتر و از عایقها بیشتر است
-
ion conductor
یون رسانا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] جامدی که در آن رسانش به جای الکترون یا حفره با یون صورت میگیرد
-
conductive coating
پوشش رسانا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] هر پوششی که با کاهش مقاومت سطح و هدایت جریان برق، از تجمع الکتریسیتۀ ساکن بر روی آن جلوگیری کند
-
high-conductive copper, electrolytic tough-pitch copper, high-conductivity copper
مس بیشرسانا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] نوعی مس پالایششده با درجۀ خلوص تجاری بالا و ناخالصی کمتر از ppm 50 که درنتیجه رسانندگی آن بالاتر از صد است
-
conducting paint
پوشرنگ رسانا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مادهای پوششی که به دلیل دارا بودن رنگدانههای فلزی یا کربنی رسانا، فیلم (film) رسانای الکتریکی ایجاد میکند
-
جستوجو در متن
-
branch point 1, junction point
نقطۀ شاخگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نقطهای در مدارهای الکتریکی که در آن دو یا چند رسانا یا جزء مدار به هم میپیوندند
-
skin effect
اثر پوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ایجاد جریان متناوب در نزدیکی سطح جسم رسانا
-
Schottky effect
اثر شاتکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اثر ناشی از افزایش گسیل گرمایونی از رسانا براثر میدان الکتریکی
-
thermoelectric effect
اثر گرمابرقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] اثر ناشی از ایجاد جریان الکتریکی در یک رسانا به سبب اختلاف دما بین دو نقطۀ آن
-
shielded pair
جفت حفاظدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] خط انتقالی با دو سیم که هریک از آنها با پوششی رسانا احاطه شده است
-
galvanic couple
جفت گالوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، شیمی] زوجی رسانا و نامشابه که در یک برقکاف با هم تماس الکتریکی دارند
-
acceptor level
ترازِ پذیرنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] تراز انرژی در نیمرسانا که ناشی از وجود اتمهای پذیرنده است