کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رخوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
sedative
رخوتزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دارویی که سستی و رخوت ایجاد میکند
-
sedation
رخوتزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ایجاد رخوت
-
nervous sedative
رخوتزای عصبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] رخوتزاییِ که ازطریق دستگاه عصبی عمل میکند و شامل رخوتزاهای مغزی و نخاعی و تنۀ عصبی است
-
gastric sedative
رخوتزای معدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] رخوتزایی که تحریکپذیری معده را کاهش میدهد
-
spinal sedative
رخوتزای نخاعی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] رخوتزایی که فعالیت کارکردی یا نابهنجار نخاع را تخفیف میدهد
-
جستوجو در متن
-
substance, drug 2
مواد 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی، علوم دارویی] مادۀ اعتیادآوری نظیر الکل و حشیش و کوکائین یا داروهای اضطرابزدا (anxiolytics) و رخوتزا و سمی که برای بدن زیانآور است
-
aestivation 2/ estivation 2, summer dormancy, torpidity
تابستانخوابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مجموعۀ تغییراتی که براثر گرما و خشکی در بعضی از موجودات زنده رخ میدهد و آنها را به حالت رخوت فرومیبرد