کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رخنهابزار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
penetration aids
رخنهابزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] فنون یا ابزارهایی که سامانۀ سلاحهای هوایی برای رخنۀ بیشتر به پدافندهای دشمن به کار میگیرد
-
واژههای مشابه
-
کامشابزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] ← کمکابزار جنسی
-
tool
ابزار 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم مهندسی] [رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از گزینههای تصویری که بهکمک آن میتوان به امکانات اختصاصی یک نرمافزار دست یافت [علوم مهندسی] وسیلۀ انجام کاری که معمولاً با دست انجام شود
-
ابزار 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم مهندسی، مهندسی مخابرات] ← افزاره
-
survey instrument
ابزار پیمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] پرسشنامه یا برگۀ مصاحبه یا گزارش آزمایشها و هرآنچه در پیمایش از آن استفاده میشود
-
astronomical instrument
ابزار نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] هر نوع تلسکوپ و آشکارساز و متعلقاتِ آنها که برای رصد به کار میرود
-
tool box
جعبهابزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم مهندسی، قطعات و اجزای خودرو] جعبه یا محفظهای برای قرار دادن ابزارها
-
instrument bias
سوگیری ابزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] سوگیری ناشی از خطای ابزار
-
hack
رخنه کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] دست یافتن غیرمُجاز به دادهها در رایانه، معمولاً به قصد تخریب یا سوءاستفاده
-
hacker
رخنهگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] کسی که از رایانه برای دستیابی غیرمجاز به دادهها و معمولاً به قصد تخریب، بهره میگیرد؛ این واژه ابتدا به معنی کاربر جدی و مشتاق رایانه به کار میرفت
-
hacking
رخنهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عمل استفاده از رایانه برای دستیابی غیرمجاز به دادهها و معمولاً به قصد تخریب یا سوءاستفاده، بهویژه در شبکهها
-
sex aid
کمکابزار جنسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] هرگونه افزارهای که برای افزایش لذت در حین فعالیت جنسی به کار گرفته میشود، ازجمله کاندومهای خاص و آلت مصنوعی و ارتعاشدهندهها متـ . کامشابزار sex toy
-
intrauterine device, IUD
ابزار درونزهدانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] وسیلهای به شکلهای گوناگون، از جنس پلاستیک یا فلز که برای پیشگیری از آبستنی در زهدان جاگذاری میشود متـ . درونزهدانی
-
language acquisition device
ابزار فراگیری زبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] در نظریۀ اولیۀ چامسکی دستگاه یا سامانهای در ذهن کودکان که ازطریق آن فراگیری زبان میسر میشود اختـ . افزLAD