کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رایانش اَبری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
cloud computing, CC
رایانش اَبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] استفاده از اینترنت برای امکانپذیر کردن دسترسی مردم به خدمات فنّاوری
-
واژههای مشابه
-
computing speed
سرعت رایانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نسبت گذرداد به زمان پاسخ
-
affective computing
رایانش احساسات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فنّاوری شناسایی و ضبط و تفسیر و پردازش و شبیهسازی احساسات مختلف انسان ازطریق سامانهها و فنون و افزارههای خاص
-
autonomic computing
رایانش خودگردان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] گروهی از سامانههای فنّاوری اطلاعات که میتوانند خود را مدیریت کنند
-
cyberforensics, computer forensics
رایانش قانونی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] جمعآوری و پردازش اطلاعات با رایانه برای ارائه به دادگاه
-
parallel computing
رایانش موازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشبندی و توزیع کل کار رایانش در میان پردازندههای دخیل
-
computing with symbols
رایانش نمادبنیاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] تفسیر نمادهایی که در پردازش یا رایانش صوری داده نقش ندارند
-
computing device, computing relay
افزارۀ رایانش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] افزارهای که محاسبات را بهطور خودکار انجام میدهد
-
distributed computing
رایانش توزیعشده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] روشی در پردازش رایانهای که در آن بخشهای مختلف یک برنامه همزمان در دو یا چند رایانۀ مجزا که ازطریق شبکه با هم ارتباط دارند اجرا میشوند
-
network computing
رایانش شبکهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] پردازشی که در آن مجموعهای از ایستگاههای کاری که ازطریق شبکه به هم متصل شدهاند، با هم کار میکنند تا مسئلۀ بزرگی را حل کنند
-
grid computing
رایانش شبکهوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی رایانش موازی که در آن یک اَبَررایانۀ مجازی از خوشۀ رایانههای شبکهمند برای انجام وظایف بسیار بزرگ پدید میآید
-
computing inspired by nature
رایانش طبیعتنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] کاربرد استعاری مفاهیم و اصول و سازوکارهایی که اساس سامانههای طبیعی هستند
-
computing with words
رایانش واژهبنیاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] روشی برای استدلال و رایانش و تصمیمگیری براساس اطلاعات تشریحشده در زبان طبیعی
-
ubiquitous computing
رایانش همهجاگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] یکپارچهسازی کامل پردازش اطلاعات با اشیا و فعالیتهای روزمره اختـ . هَمارایانش U-computing