کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رأیدهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
vote3, voting1
رأیدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] عمل رأی دادن
-
واژههای مشابه
-
voting qualifications
شرایط رأیدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] شرطهایی که قانون برای رأیدهنده تعیین کرده است متـ . شرایط رأیدهندگان voter qualifications
-
compulsory voting, compulsory suffrage, mandatory suffrage
رأیدهی اجباری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] قانونی در کشورهایی مانند استرالیا و بلژیک که شهروندان واجد شرایط را به رأی دادن در انتخابات ملزم میکند
-
absentee voting
رأیدهی غایبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] شرکت در انتخابات بدون حضور در پای صندوق رأی، به دلایل مجاز
-
رأیدهی مخفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] ← رأیگیری مخفی
-
ticket splitting/ ticket-splitting
رأیدهی ناهمگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأی دادن به نامزدهای حزبهای مختلف در یک انتخابات برای تصدی چند منصب
-
straight-ticket voting, straight-party voting
رأیدهی همگن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رأی دادن به همه نامزدهای فقط یک حزب در یک یا چند انتخابات همزمان
-
voting behaviour
رفتار رأیدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] رفتار مردم و نمایندگان در امر رأی دادن
-
glazing
لعابدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] نشاندن لعاب بر روی سرامیکافزار (ceramic ware)
-
signalling 1
نشانکدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] استفاده از نشانکها/ سیگنالها برای برقراری و واپایش ارتباطات متـ . سیگنالدهی
-
addressing
نشانیدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] 1. در زمینۀ نرمافزار، فرایند تعیین مکان یک خانه معین از حافظه 2. در زمینۀ کاربرد، فرایند تعیین محلی در یک شبکۀ ارتباطی که باید پیامی به آنجا برود
-
assignment
نسبتدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] عملی که در آن مقداری مشخص را به یک متغیر در برنامه میدهند
-
sequencing
نوبتدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مشخص کردن ترتیب دقیق نشست یا برخاست هواگَردها توسط مراقب پرواز
-
carburisation/ carburization , carburising/ carburizing
کربندهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] جذب و نفوذدهی کربن در آلیاژهای آهنی جامد ازطریق تماس با یک مادۀ کربنده مناسب و با گرم کردن تا دمای معمولاً بالای Ac3