کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دیده دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
damaged starch
نشاستۀ آسیبدیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی نشاسته که از تخریب بافت ریزدانههای نشاسته در مراحل مختلف آسیاب کردن غلات به دست میآید
-
sentinel surveillance
مراقبت با دیدهوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] مراقبت در یک نمونه از جمعیتی که نمایانگر گروه مشخصی از افراد جامعه باشد
-
mail involved in an accident, dépêche accidentée (fr.)
فرستۀ آسیبدیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] فرستهای که درطول مسیر مبدأ تا مقصد دچار دستخوردگی یا آسیبدیدگی میشود و در مورد آن در نقاط گذر و مقصد تشریفات خاصی اعمال میشود
-
damaged rail
ریل آسیبدیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلی که در نتیجۀ خروج از خط قطار یا بارگیری و جابهجایی نادرست یا به دلایل دیگر آسیب دیده باشد
-
radar picket
دیدهور راداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شناور یا هواگَرد یا وسیلهای که در فاصلهای دورتر از نیروی خودی قرار دارد و هدف آن افزایش بُرد شناسایی رادار است
-
fire-scouting
دیدهوری حریق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] شناسایی حریق و محیط اطراف آن برای دستیابی به اطلاعات مربوط به حریق
-
جستوجو در متن
-
دار پرستار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ← دار دایه
-
timber assortments
رقمبندی دار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ارقام مختلف دار براساس اندازه یا کاربرد آن
-
nurse crop
دار دایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که شرایط مناسب برای رویش گیاهان بعدی را در عرصۀ جنگل فراهم میسازد و آنها را در برابر آسیبهای محیط حمایت میکند متـ . دار پرستار
-
stumpage
ارزش دار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قیمت درخت سرپا برحسب حجم در واحد سطح
-
timber 2
دار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختهایی که میتوان از آنها الوار تولید کرد
-
timber appraisal
قیمتگذاری دار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] برآورد ارزش پولی چوب موجود در قسمت معینی از جنگل
-
ship's husband
کشتیدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شخصی که ازطرف مالک کشتی مسئولیت رسمی ادارۀ امور کشتی را بر عهده دارد
-
flaser structure, phacoidal structure
ساختار عدسیدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختاری شامل عدسیهایی از مواد نسبتاً سالم حفظشده در خمیرهای خردشده یا نیمهمتبلور