کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دکل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
man aloft
هشدار دکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تابلوی که تعمیرکاران رشتۀ برق و الکترونیک بر روی کنسول دستگاه فرستنده یا رادار نصب میکنند و نشانۀ حضور تعمیرکار بر روی دکل و هشداری برای حفظ سلامت او در برابر تابش امواج الکترومغناطیسی است
-
intermediate support spar
میاندکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دکل درختی واقع در بین سردکل و تهدکل برای نگهداری سیمنقالۀ چنددهانه
-
tail tree, tail spar
تهدکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] دکل درختی یا دکلی که انتهای سیمنقاله به آن وصل میشود
-
mast ladder
پلکان دکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] پلههایی متصل به دکل برای دسترسی به بخشهای بالاتر دکل و سردکل
-
masthead light, steaming light
چراغ دکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] چراغ سفید درخشان نصبشده بر روی سردکل در راستای میانخط شناور که نوری ممتد را در شعاع 22/5 درجه در سطح افق میتاباند و به نحوی تعبیه شده است که نور آن از جلو تا 22/5 درجۀ پسورگه در دو طرف شناور قابل رؤیت است
-
mast step
پاشنۀ دکل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تکیهگاه و محل اتصال دکل به مازۀ (keel) شناور
-
mast
دکل 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] تیرکی عمودی یا کمی مایل که در گذشته نقش تکیهگاه بادبان را داشته است، اما در کشتیهای امروزی بهعنوان پایهای برای نصب آنتنهای مخابراتی و رادار و پرچم و چراغهای ناوبَری و جز آن به کار میرود
-
spar 2
دکل 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تیر چوبی یا فلزی که تجهیزات بافهای را برای اتصال به یکی از چند سامانۀ حملونقل بافهای به آن میبندند
-
spar-tree
دکل درختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درختی که تجهیزات بافهای را برای اتصال به یکی از چند سامانۀ حملونقل بافهای به آن میبندند
-
high rigger, high climber, head rigger, rigger 2, rig-up man
دکلکار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فردی که تاج درختان را میبُرد و آنها را با بافۀ مهار میبندد و برای بینهبَری بافهای آماده میکند
-
rig move
جابهجایی دکل نفتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] حرکت دکل نفتی یا سکوی حفاری از نقطهای به نقطۀ دیگر
-
جستوجو در متن
-
masthead
سردکل 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بالاترین بخش دکل
-
Irish splice
همباف ایرلندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] همبافی برای کوتاه کردن طناب شبکۀ مهار دکلها
-
Flemish eye splice, selvage eye
همباف چشمی فلاندری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نوعی همباف چشمی که در اطراف مهار دکل بسته میشود