کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوقلو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
twin bed
تخت دوقلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] دو تختخواب یکنفره که در کنار هم در یک اتاق خواب قرار دارند
-
twin crystal
بلور دوقلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بلوری که از دو یا چند بلور با سمتگیری متقارن تشکیل شده است
-
double roller fairlead
غلتک طناب دوقلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] جفتغلتکی که بر روی یک پایه و در بخشی از نردۀ شناور نصب میشود
-
twin headlight
چراغ جلوی دوقلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چراغ جلویی که از دو کاسهچراغ تشکیل شده است، یکی برای نور بالا و دیگری برای نور پایین
-
twin drum dryer
خشککن غلتکی دوقلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی خشککن غلتکی با دو غلتک مستقل و با فاصله از هم که از یک منبع تغذیه میشوند، ولی عمل مستقل از هم دارند
-
جستوجو در متن
-
deformation twin, glide twin
دوقلوی دگرشکلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] بلوری دوقلو که در نتیجۀ دگرشکلی در بلور قبلی به وجود میآید
-
twin axis, twinning axis
محور دوقلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] [زمینشناسی] محور بلوری که یک بلور منفرد از یک دوقلو 180 درجه حول آن میچرخد [فیزیک] محوری که اگر یکی از بلورهای دوقلو حول آن بچرخد بر دیگری منطبق شود
-
twin plane, twinning plane
صفحۀ دوقلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] [زمینشناسی] صفحۀ مشترکی که در امتداد آن بلورهای منفرد در یک بلور دوقلو آرایش متقارن دارند [فیزیک] صفحۀ تقارن مشترک بین دو جزء بلور دوقلو
-
twin centre
مرکز دوقلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نقطهای در بلور که تکبلورهای یک دوقلو پیرامون آن آرایش متقارن دارند
-
inner headlight
چراغ نوربالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] در چراغ جلوهای دوقلو چراغی که در کاسهچراغ درونی نصب شده است و از آن برای وسعت دید بیشتر راننده در شب استفاده میشود
-
outer headlight
چراغ نورپایین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] در چراغ جلوهای دوقلو چراغی که در کاسهچراغ بیرونی نصب شده است و از آن برای دید محدود راننده در شب استفاده میشود
-
twinning
دوقلویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، فیزیک] [زمینشناسی] تشکیل یک بلور دوقلو از راه رشد یا تبدیل یا لغزش [فیزیک] رشد متقابل دو یا چند بلور براساس قانون دوقلویی