کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوری گردان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
cyclic group
گروه دوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] گروهی که همۀ اعضای آن توانهای صحیح یک عضو مشخص گروه هستند
-
circular definition
تعریف دوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] گونهای تعریف که در آن دو یا چند واژه ازطریق یکدیگر تعریف شده باشند
-
telemeter
دوریسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] وسیلهای برای اندازهگیری فاصله از راه دور
-
telemetry
دوریسنجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] اندازهگیری فاصله در هر مکان و ارسال دادهها به مکان دیگر برای استفاده یا تحلیل
-
secondary circular reaction
واکنش دوری دومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ تحول شناختی پیاژه، فعالیتی تکرارشونده که در فاصلۀ چهار تا پنج ماهگی ظهور میکند و بر قصد نوزاد بر انجام کاری دلالت دارد
-
tertiary circular reaction
واکنش دوری سومین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ تحول شناختی پیاژه، فعالیت نوزاد در جهت تغییر خلاقانۀ طرحوارۀ پیشین برای هماهنگی با مقتضیات شرایط جدید
-
primary circular reaction
واکنش دوری نخستین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ تحول شناختی پیاژه، نوعی کنش تکراری که نخستین رفتار غیربازتابی نوزاد را نشان میدهد
-
cyclic permutation, circular permutation, cycle permutation
جایگشت دوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] جایگشتی از یک مجموعۀ مرتبِ نمادها که نماد اول را به نماد دوم، دوم را به سوم، ... و آخر را به اول میفرستد