کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوردست پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
remote alarm
آژیر دوردست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] آژیری که موقعیتی غیرعادی را در انتهای خط انتقال نشان میدهد
-
remote parking
توقفگاه دوردست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] تسهیلاتی توقفگاهی که فاصلۀ آن از مرکز فعالیت بیش از آن است که بتوان پیاده طی کرد و با وسایل نقلیۀ خطی به مرکز فعالیت متصل میشود
-
remote terminal
پایانۀ دوردست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] تجهیزات پایاندهی ِدور از مرکز مخابرات
-
جستوجو در متن
-
tele-control
دورپاس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] واپایش سامانهای واقع در دوردست
-
tele-alarm
دورآژیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] آژیر ارسالی از سامانهای واقع در دوردست
-
allogenic stream, allothogenic stream
رود دگرجازاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] رودی که بیشتر آب آن از سرزمینی دوردست تأمین میشود
-
sidereal month
ماه نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دورۀ متوسط گردش ماه به دور زمین نسبت به ستارههای دوردست
-
remote processing
پردازش از دور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] انتقال بخشی از وظایف پردازش رایانۀ میزبان به رایانهای واقع در دوردست
-
all-terrain vehicle, ATV
خودروِ همهجارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] خودروِ بنزینسوز برونجادهای که مختص دسترسی به نواحی دوردست است
-
sidereal period
دورۀ نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] دورۀ گردش یک جِرم آسمانی به دور جرمی دیگر که نسبت به ستارههای دوردست سنجیده شود
-
fly-rail holiday
گردشگری هواریلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] سفری که در آن گردشگر، پس از پرواز به نقطهای دوردست، با قطار و با برنامۀ زمانی معین و چندمرحلهای از آن نقطه به گردش در منطقه میپردازد
-
quasar
اختروَش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] جِرم ستارهمانندی به درخشندگی یک کهکشان که عموماً در فاصلۀ بسیار زیادی از زمین قرار دارد و تصور میشود هستههای درخشان کهکشانهای فعال و دوردست باشد
-
diurnal parallax, geocentric parallax
اختلافمنظر روزانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] جابهجایی ظاهری اجرام آسمانی نزدیک به زمین نسبت به ستارههای دوردست که به دلیل جابهجایی ناظر براثر چرخش زمین ایجاد میشود
-
sidereal year
سال نجومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] فاصلۀ زمانی عبور متوالی خورشید از نقطۀ مشخصی در آسمان نسبت به ستارههای دوردست