کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
exhaust header
چندراهۀ لولهای دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] چندراهۀ دودی که لولههای خروجی از دریچههای دود سیلندرها یکبهیک به آن وصل میشوند و لولۀ اگزوز به آن متصل است
-
exhaust-gas recirculation, EGR
سامانۀ برگشت دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سامانهای که با هدف کاهش آلایندههای موتور (NOx) بخشی از گازهای خروجی موتور را به ورودی سیلندر هدایت میکند
-
exhaust gas recirculation valve
دریچۀ برگشت دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دریچهای که برگشت دود را به جریان ورودی مخلوط هوا و سوخت امکانپذیر میسازد
-
insecticidal smoke
دود حشرهکُش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] گاز حاصل از تصعید حشرهکش جامد
-
دود دادن سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← دودی کردن سرد
-
دود دادن گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← دودی کردن گرم
-
secondhand smoke, environmental tobacco smoke
دود دست دوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد، روانشناسی] دود ناشی از مصرف سیگار در محیط که برای فرد غیرسیگاری آثار سوء دارد
-
exhaust back-pressure transducer valve
شیر تنظیم پسفشار دود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] افزارهای برای سنجش تغییرات فشار دود و تنظیم فشار ورودی به سامانۀ برگشت دود
-
جستوجو در متن
-
exhaust pipe
لولۀ اگزوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] لولهای که چندراهۀ دود یا چندراهۀ لولهای دود را به منبع/ انبارۀ اگزوز وصل میکند
-
exhaust 2
تخلیه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] فرایند خارج شدن دود از داخل سیلندر
-
smoked
دودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ویژگی مادهای غذایی که آن را دود دادهاند
-
smoking
دودی کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] عملآوری مواد غذایی، بهویژه گوشت یا ماهی، با قرار دادن آنها در معرض دود متـ . دود دادن
-
hot smoking
دودی کردن گرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] قرار دادن مادۀ غذایی در تماس مستقیم یا در نزدیکی شعلۀ تولیدکنندۀ دود متـ . دود دادن گرم
-
looping
حرکت حلقوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] حرکت چرخشی دود به طرف بالا و پایین
-
exhaust 1, exhaust system
اگزوز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] سامانهای که دود حاصل از احتراق را به محیط خارج هدایت میکند