کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دودة بزاقة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
combustion residue
دوده 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] کربن و دیگر رسوبات برجایمانده از فرایند احتراق
-
soot
دوده 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] غبار کربن همراه با ترکیبات روغنی که از احتراق ناقص مواد کربندار از جمله نفت و چوب و زغال به وجود میآید
-
soot fertilizer
دودهکود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] دودۀ چوب یا زغال که به دلیل ارزش غذایی آن به خاک اضافه میشود
-
Gavia immer immer
غواص دودهای حقیقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ غواصیان و راستۀ غواصسانان که بالای بدنش شطرنجی و سیاه و سفید است
-
sooty mould/ sooty mold, dark mildew
کپک دودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] بیماری ناشی از قارچهای پودهرُست که در آن سطح اندامهای رویشی و زایشی گیاه به رنگ تیره درمیآید
-
Phoebetria fusca
مرغ توفان دودهای تیره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از دیومِدیان و راستۀ کبوتردریاییسانان که کوچک و خاکستری تیرۀ مایل به سیاه است و پاهای رنگپریدۀ مایل به سفید دارد
-
Phoebetria palpebrata
مرغ توفان دودهای روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از تیرۀ دیومِدیان و راستۀ کبوتردریاییسانان که کوچک و خاکستری است و دور چشمهای آن سفید و منقارش سیاه و دارای خطی به رنگ آبی روشن است