کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دوختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
pericardiorrhaphy
پیراشامهدوزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ترمیم و دوختن زخمهای موجود در غشای دربرگیرندۀ قلب
-
taxidermy 1
آکنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] ویژگی پیکرهای که با پرکردن و دوختن و آراستن پوست دباغیشدۀ جانوران ساخته میشود، بهنحویکه جانور طبیعی و زنده جلوه کند
-
taxidermy 2
آکندهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] فن آکندن پوست جانوران و دباغی کردن و پر کردن و دوختن و آراستن آن، بهنحویکه جانور طبیعی و زنده جلوه کند
-
rope flap
بالۀ لولهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] بالهای به شکل لوله که از ایجاد دو برش طولی موازی در بافت و دوختن لبههای بریدهشده به یکدیگر به وجود میآید