کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دهان بینی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
oral region, regio oralis
ناحیۀ دهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای از صورت شامل دهان و لبها
-
oral cavity, oral chamber
حفرۀ دهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] محفظهای در مجرای آوایی که از جلو به لبها و از عقب به ملاز محدود میشود و تعدادی از فراگوها در آن قرار دارند متـ . دهان
-
oral medicine
دهانپزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] شاخهای از دندانپزشکی که به مطالعۀ تظاهرات دهانی بیماریهای سازگانی (systemic diseases) میپردازد
-
munching
دهانجُنبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] الگوی حرکت دهان در نوزادان حدوداً ششماهه که شامل حرکات منظم و پایین و بالا بردن فک پایین است
-
Deuterostomia
دهاندوّمیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] نام مشترک شماری از شاخههای جانوران که مخرج آنها از اولین منفذ جنینی و دهانشان از دومین منفذ جنینی به وجود میآید
-
mouthwash, mouth-rinse
دهانشویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] محلولی که برای شستوشوی دهان به کار میرود
-
Protostomia
دهاننخستیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] نام تعدادی از شاخههای جانوران که تصور میشود نیای مشترکی دارند و دهان آنها از نخستین منفذ رویانی یا منفذ تَنداله به وجود آمده است
-
vestibule of mouth
دهلیز دهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] قسمتی از حفرۀ دهان بین مخاط داخلی گونه و قوس دندانی
-
oral allergy syndrome, OAS
نشانگان حساسیت دهان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] هرگونه احساس ناخوشایند در دهان یا زبان یا گلو پس از بلع یک غذای خاص
-
Phoronida
گُلدهانتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از سلسلۀ جانوران با ظاهری نعلشکل و جثهای کوچک که غالباً بر روی بستر و در زیر آبهای کمعمق ساحلی دریاهای معتدل در لولهای کیتینی که خود ترشح میکنند، زندگی میکنند؛ طول آنها از چند میلیمتر تا 30 سانتیمتر است
-
dental hygiene, mouth hygiene, oral hygiene
بهداشت دهان و دندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] مراقبتهای فردی از ساختارهای دهانی بهکمک مسواک زدن و نخ کشیدن و دهانشویه کردن و ماساژ لثه و سایر روشهایی که دندانپزشک یا بهداشتکار برای حفظ سلامت دهان و دندان توصیه میکند
-
Gnathostomulida
دهانفکتباران
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جانورشناسی] شاخهای از سلسلۀ جانوران که به کمک آروارههای حلقی و با تراشیدن باکتریها و قارچهای سطح بستر غذای خود را به دست میآورند؛ حلق آنها به رودۀ کور ختم میشود و فاقد مخرج هستند و به همین دلیل آنها را گروه خواهری شاخۀ پهنکرمتباران در نظر م...
-
dental hygienist, DH
بهداشتکار دهان و دندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] شخصی که در زمینۀ ارائۀ خدمات بهداشتی دندانپزشکی آموزش رسمی دیده و وظیفۀ او عمدتاً آموزش بهداشت دهان و دندان و جِرمگیری و پرتونگاری و اقدامات پیشگیرانه برای مهار بیماریهای دهان و دندان است
-
oral and maxillofacial surgeon
جراح دهان و فک و صورت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] دندانپزشکی که در رشتۀ جراحی دهان و فک و صورت تخصص دارد
-
oral and maxillofacial surgery, OMFS
جراحی دهان و فک و صورت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] شاخهای از دندانپزشکی که به تشخیص و جراحی و درمانهای جانبی بیماریها و صدمات و نقصهای ساختارهای فک و صورت و دهان و دندان میپردازد متـ . جراحی فک و صورت maxillofacial surgery