کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دنده 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
lug
دنده 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] هریک از آجهای پهنی که در عرض رویه قرار دارند و توان کشانش تایر را افزایش میدهند
-
جستوجو در متن
-
flank 1
قلوهگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخش بدون استخوان و ورقشکل لاشه که بین دنده و ران است
-
hypochondrium
زیرغضروف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ناحیهای از شکم در پشت غضروفهای دنده و زیر دیافراگم (diaphragm)
-
subcostal plane
صفحۀ زیردندهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] صفحهای عرضی که از حد پایینی دندۀ دهم عبور میکند
-
chuck
گردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخشی از لاشۀ دام که از پس سر آغاز میشود و تا دندهها ادامه دارد
-
brisket
سرسینه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بخشی از لاشه که شامل بخشهای پیشین و پایین دندههاست
-
pleurodynia
پهلودرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] درد گاهگیر شدید ناشی از تنجۀ ماهیچههای بیندندهای یا ناشی از آماس پردۀ جنب
-
pylon
پایۀ نصب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سازهای که موتور یا جعبهدندۀ اصلی یا مهمات یا مخازن سوخت بیرونی بر روی آن سوار میشود
-
hepatomegaly
بزرگکبدی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بیماری ناشی از بزرگ شدن کبد بهحدیکه بتوان آن را در زاویۀ حاشیۀ دندهها لمس کرد
-
Testudinata
لاکپشتسانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] خزندگانی با لاک استخوانی پشتی و پلاسترون (plastron) استخوانی شکمی که کمربند اندام حرکتی آنها درون دندههاست و دندان ندارند
-
winch
دوّار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] دستگاه کشنده با سیم بکسل و قلاب و جعبهدندهای که با موتور سرخود یا موتور جداگانه کار میکند
-
tractive bogie, motored bogie
بوژی کِشنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] بوژی موتورداری که چرخ- محورهای آن هریک بهتنهایی یا بهطور مشترک ازطریق یک جعبهدنده به حرکت درمیآید
-
vertebratus
مهرهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ابری که ترتیب اجزای آن تجسمی از مهرهها یا دندهها یا استخوانبندی ماهی است؛ این اصطلاح عمدتاً همراه با ابر پرسا میآید
-
axle generator, axle-driven generator
مولد سرمحور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی مولد برق که توان آن از محور واگن و ازطریق تسمه و قرقره یا جعبهدنده تأمین میشود