کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دم و دستگاه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
tail logo
نشان دُم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نشانی بر روی دُم هواپیما که نمایانگر شرکت بهکارگیرندۀ آن است
-
Puppis, Pup, Stern
کشتیدُم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] صورت فلکی بارز نیمکرۀ جنوبی آسمان که بخشی از صورت کهنکشتی یا سفینه است
-
magnetotail
مغناطیسدُم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] بخشی از مغناسپهر زمین، در طرف پشتبهخورشید یا ناحیۀ شب با طول متغیری حدود صدها برابر شعاع زمین متـ . دنبالۀ زمینمغناطیسی geomagnetic tail
-
tail bumper
سپر دُم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] برآمدگی یا سازۀ تقویتشدهای در زیر دُم هواگَرد که از وارد آمدن صدمه به بدنه در حین برخورد با زمین جلوگیری میکند
-
tailplane
دُم 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ← دُم افقی
-
cauda equina
دُماسب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] مجموعهرشتههای عصبی که از انتهای مخروط نخاعی به پایین میروند
-
horizontal stabiliser, horizontal tail, stabiliser
دُم افقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ماهیواری کموبیش افقی در دُم هواگَرد برای تأمین پایداری طولی متـ . دُم tailplane
-
docking 2
دُمبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم دامی] قطع تمام یا قسمتی از دُم دام
-
aftmost, aftermost
دَمِ پاشنه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نزدیکترین قسمت به پاشنه
-
beaver tail
دُم تخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی دُم که سطح مقطع انتهایی آن تخت است
-
tail boom
دُمسازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] سازهای لولهای که دُم هواگَرد را به بدنه یا بالها متصل میکند
-
T-tail, T-type tail
دُم سپری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی دُم که در آن سطح افقی بر روی سطح عمودی نصب شده است
-
spirometer
دَمسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] دستگاهی برای اندازهگیری ظرفیت تنفسی ششها * مصوب فرهنگستان اول
-
tail-heavy
دُمسنگین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] ویژگی مربوط به تعادل هواگَرد که در آن گرانیگاه عقبتر از حد مجاز است
-
tail heaviness
دُمسنگینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] وضعیتی که در آن دماغۀ هواگَرد تمایل به چرخیدن به سمت بالا دارد