کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمآبپزی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
stewing
دمآبپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند پختن مواد غذایی بهآرامی در آب کم به مدت طولانی و در ظرف دربسته
-
واژههای مشابه
-
braising
تفتآبپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایندی که در آن گوشت و سبزیجات ابتدا در روغن تفت داده میشود و سپس در مقدار کمی آب بهآرامی میپزد
-
stew
دمآبپز کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پختن آرام مواد غذایی در آب کم به مدت طولانی و در ظرف دربسته
-
semicure
نیمپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پخت اولیۀ محصول یا بخشی از آن
-
baking 2, stoving
کورهپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] خشک کردن و سخت کردن مادۀ پوششی بهکمک گرما
-
simmering
آرامپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند پختن مواد غذایی در مایعی مانند آب در درجۀ حرارتی پایینتر از نقطۀ جوش
-
poaching
تنگابپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] آرام پختن مواد غذایی در مایعات در پایینتر از نقطۀ جوش آنها بهگونهایکه شکلشان حفظ شود
-
postcuring
پسپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] مرحلۀ نهایی پخت برخی از محصولات متـ . پخت تکمیلی
-
radiation curing
تابشپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] ایجاد اتصال عرضی و پخت بسپاری بهکمک تابش فرابنفش یا ریزموج یا باریکههای الکترونی
-
pre-cooking
پیشپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] فرایند پخت کامل یا جزئی مواد غذایی قبل از پخت نهایی یا حرارت دادن مجدد آن
-
moisture curing
رطوبتپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] پخته شدن پوشش براثر قرار گرفتن در معرض رطوبت محیط
-
microwave cooking
ریزموجپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] روشی در پخت مواد غذایی با استفاده از تندپز، که در آن با عبور ریزموج از مولکولهای آب موجود در مواد غذایی، حرارت ایجاد میشود و سبب پخته شدن آنها میشود
-
electron beam curing
الکترونپزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] پخت سریع مادۀ پوششی با ارسال باریکۀ الکترون به سطح ماده و تشکیل رادیکالهای آزاد و انجام واکنش بسپارش زنجیری
-
tailcone
مخروط دُم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پوشش آئرودینامیکی مخروطیشکل که بر روی انتهای بدنۀ هواگَرد و بهویژه سامانۀ خروجی موتور جت نصب میشود