کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دمیدن در پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
blown oil
روغن دَمپرورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] روغنی گیاهی که با دمیدن هوا به آن در دمای زیاد به میزان دلخواه اکسید میشود
-
pellet cooler
حبهخنککن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی شیمی] دستگاهی که در آن به کمک دمیدن گاز بر روی نوار نقاله عمل خنک کردن یا خشک کردن حبههای جامد انجام میشود
-
overblowing
بیشدَمش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فرایندی در نواختن سازهای بادی که در آن با افزایش شدت دمیدن، منطقۀ صوتی بالاتر حاصل میشود و بسامد پایگی نتِ درحالاجرا به بسامدِ هارمونیکهای (harmonics) بالاتر میرسد
-
air carbon arc cutting, CAC-A, AC-A
برشکاری قوسی هواکربنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی برشکاری قوسی که در آن گرمای حاصل از الکترود کربنی و فلز، با دمیدن هوای فشرده و زدودن فلز مذاب ایجاد میشود
-
cable pressurisation
گازفشاری بافه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] فن خشک نگهداشتن بافه/کابل کارگذاشتهشده در محیط مرطوب، با دمیدن گاز یا هوای خشک، تحت فشار زیاد، به درون غلاف بافه/کابل متـ . گازفشاری کابل