کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دفاع از حریم اسلام پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
libero 2, sweeper, sweeper back
دفاع آخر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در فوتبال، بازیکنی که پشت مدافعان بازی میکند و هیچ حریف خاصی را یارگیری نمیکند متـ . مدافع آخر
-
shooting guard
دفاع پرتابگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، بازیکن دفاعی که پرتابهای خوبی دارد
-
match-up defense
دفاع تطبیقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی دفاع ترکیبی که در آن تغییرات دفاعی با شیوۀ حمله تطبیق داده میشود
-
left defender
دفاع چپ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکنی که در سمت چپ زمین وظیفۀ دفاع کردن را بر عهده دارد متـ . مدافع چپ
-
box-and-one combination defense, box-and-one
دفاع چهارویک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، دفاعی ترکیبی که در آن چهار بازیکن با آرایش مربع و بهصورت جاگیری دفاع میکنند و مدافع پنجم در مقابل یک بازیکن به دفاع نفربهنفر میپردازد متـ . چهارویک
-
double team, two-time, double
دفاع دونفره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، دفاع کردن دو بازیکن در برابر بازیکن یا مهاجمی که توپ را در اختیار دارد یا در آستانۀ دریافت آن است
-
right defender
دفاع راست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکنی که در سمت راست زمین وظیفۀ دفاع کردن را بر عهده دارد متـ . مدافع راست
-
triangle-and-two combination defense, triangle-and-two
دفاع سهودو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] در بسکتبال، دفاعی ترکیبی که در آن سه بازیکن با آرایش مثلث و بهصورت جاگیری دفاع میکنند و دو بازیکن به دفاع نفربهنفر میپردازند متـ . سهودو
-
دفاع منطقهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← جاگیری
-
دفاع منطقهای فشرده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← جاگیری فشرده
-
جستوجو در متن
-
dabbing in
تجاوز به حریم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ورود غیرقانونی به حریم راهآهن برای عکس گرفتن از قطار و تأسیسات مربوط
-
conservation easement
حریم حفاظت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] محدودهای از حریم ملک با کاربریهایی که با حفاظت درازمدت و ضوابط زیستمحیطی سازگار است
-
clearway
حریم برخاست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] منطقهای مستطیلشکل، عاری از موانع غیرمجاز، بر فراز خشکی یا آب، در حریم فرودگاه و در انتهای باند برخاست که بخشی از اوجگیری هواپیما تا ارتفاعی معین بر فراز آن انجام میشود
-
air policing
هوابانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] استفاده از هواپیمای رهگیر در زمان صلح برای حفاظت از حریم هوایی مشخص