کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دشواری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
difficult-to-root
سختریشهزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی قلمهای که بهدشواری ریشه دهد
-
erodibility
فرسایشپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سهولت یا دشواری موادی که فرسایش در آنها رخ میدهد
-
maternal dystocia
دُشزایی مادری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دشواری زایمان ناشی از اختلال ذاتی در مادر
-
hypersomnia
پُرخوابی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] تمایل به خوابیدن بیشازحد معمول و دشواری در بیدار شدن
-
fetal dystocia
دُشزایی جنینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دشواری زایمان ناشی از شکل یا اندازه یا وضعیت جنین
-
cervical dystocia
دُشزایی گلوی زهدانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دشواری زایمان ناشی از انسداد مکانیکی دهانۀ زهدان
-
initial insomnia
بیخوابی آغازین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] دشواری در بهخوابرفتن، عموماً ناشی از تنش و اضطراب یا افسردگی
-
cognitive defect
نقصِ شناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نشانههای وجود دشواری در درک و شناسایی و تفسیر واقعیت یا نقص در استدلال و قضاوت
-
placenta praevia/ placenta previa, placental presentation
جفت سرراهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] جفتی که با قرار داشتن در بالا یا نزدیکی گلوی زهدان، زایمان را با دشواری مواجه میکند
-
cognitive disorder
اختلالِ شناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نوعی اختلال در تفکر که در سازماندهی و تنظیم و درک امور دشواری ایجاد میکند و بر حیطههای شناختی متعددی، مانند استدلال و برنامهریزی و قضاوت، اثر میگذارد
-
complexity
پیچیدگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] وضعیتی ناشی از برهمکنش اجزای پرشماری که بهدلیل غیرخطی بودن بازخوردهای چرخهای ذاتی، سبب دشواریهایی در تحلیلهای خطی یا تقلیلگرا میشود
-
problem-solving behaviour
رفتار مشکلگشا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرایندی گامبهگام که در آن فرد ازطریق آزمون و خطا برای غلبه بر دشواریها و رسیدن به نتیجه تلاش میکند