کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستباز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
bowler
گویباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکن ورزش گویبازی
-
open kitchen
آشپزخانۀ باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] آشپزخانۀ بدون در که فاقد تمام یا قسمتی از دیوار(های) رو به اتاق پذیرایی یا ناهارخوری باشد
-
اسکیباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← برفسُر
-
open reduction
جااندازی باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] جااندازی استخوان دررفته با برش پوست و دستکاری مستقیم قطعات شکسته
-
open shrinkage
تنجش باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] نوعی عیب حاصل از تنجش که سبب ایجاد حفرههای انقباضی در قسمت بالایی قطعه یا در ضخیمترین بخش آن میشود که تا سطح قطعه امتداد مییابد متـ . تنجش خارجی external shrinkage
-
tennist
تنیسباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] بازیکن تنیس * واژۀ رایج در زبان فارسی "تنیسور" است.
-
open fold
چین باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] چینی که زاویۀ لین یالهای آن از 70 تا 120 درجه است
-
open system
سامانۀ باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] سامانهای که با محیط پیرامون خود تعامل دارد و از آن تأثیر میپذیرد اختـ . ساب OS
-
obtuse angle
زاویۀ باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] زاویۀ بیشتر از 90 درجه
-
open dislocation, compound dislocation
دررفتگی باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی دررفتگی که در آن قطعات سر استخوانهای دررفته به محیط خارج راه پیدا کند
-
open joint
درزۀ باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ← شکافه
-
politico 2
سیاستباز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] عنوانی که افراد، گاه برای تخفیف یا تحقیر، به سیاستمداری که شیوۀ کار یا نظرهایش را نمیپسندند اطلاق میکنند
-
open fracture, compound fracture
شکستگی باز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی شکستگی که در آن استخوان شکسته به محیط خارج راه پیدا کند
-
hard base
باز سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] یک باز لوِیس یا دهندۀ الکترون که قطبشپذیری بالا و الکتروکشانی پایین دارد و بهآسانی اکسید میشود و دارای اوربیتالهای خالی یا پایینتر از سطح تراز عادی است
-
open 1
باز کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از زیرگزینههای پرونده که برای گشودن پروندۀ موجود به کار میرود