کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دسته دسته شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
tactic block
دستۀ آرایشمند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستهای در ساختار شیمیایی بسپارها که بهصورت یک واحد تکرارشوندۀ دارای پیکربندی در یک توالی آرایشمند قرار دارد
-
bunching/ bunch, prebunch
دستهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جمع کردن درختان یا بینهها در دستههای کوچک برای حملونقل
-
categorization
دستهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] قرار دادن واحدهای اقامتی، مانند مهمانخانهها و راهسراها و مهمانپذیرها و مهمانکدهها، در گروههای مختلف بر مبنای تنوع امکانات و تسهیلاتی که عرضه میکنند
-
connecting rod 1, con-rod
دستهپیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] بازویی رابط بین پیستون و میللنگ که حرکت رفتوبرگشت پیستون را به حرکت چرخشی میللنگ تبدیل میکند متـ . شاتون
-
joint set
دستهدرزه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] گروهی از درزههای کموبیش موازی
-
turn signal lever
دستهراهنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] دستهای در سمت چپ فرمان که برای روشن کردن چراغ راهنما از آن استفاده میکنند
-
tiller, rudder tiller, helm 1, wheel
دستهسکان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] اهرم یا بازو یا فرمانی که از آن برای حرکت دادن تیغۀ سکان استفاده میکنند
-
control stick
دستهفرمان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] اهرمی که خلبان بهکمک آن شهپرها و سکان افقی را به حرکت درمیآورد
-
power lever, throttle, thrust lever
دستهگاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] اهرمی در اتاقک خلبان که با آن میتوان دور یا توان موتور را تغییر داد
-
regular block
دستۀ منظم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستهای در ساختار شیمیایی بسپارها که تنها با یک نوع تکپار در یک توالی آرایشمند قرار دارد
-
irregular block
دستۀ نامنظم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] دستهای در ساختار شیمیایی بسپارها که بهصورت یک واحد تکرارشوندۀ ساختاری در یک توالی آرایشمند قرار ندارد
-
connecting rod cap, big-end cap
نیمحلقۀ دستهپیستون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] نیمۀ سر بزرگ دستهپیستون که با پیچ و مهره به دستهپیستون وصل میشود و دستهپیستون را به انگشتی میللنگ متصل میکند متـ . نیمحلقۀ شاتون
-
block copolymer, block polymer
همبَسپار دستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] همبسپاری که در آن واحدهای تکرارشوندۀ متفاوت A و B و غیره در توالیها یا دستههای بلند قرار دارند و بهطور خطی به هم متصلاند
-
block copolymerization/ block copolymerisation
همبَسپارش دستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] همبسپارشی که در آن تکپارهای همسان در توالیهای بلند به هم متصل میشوند
-
batch transmission, batched transmission
ارسال دستهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ارسال بیوقفۀ مجموعهای از پیامها از پایانۀ مبدأ به پایانۀ مقصد، بیآنکه در حین ارسال، پیامی در مسیر برگشت مبادله شود