کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دستاک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
racket
دستاک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ابزاری ورزشی متشکل از دسته و صفحهای معمولاً گرد یا بیضی برای ضربه زدن به توپ یا پرتوپ متـ . راکت
-
جستوجو در متن
-
راکت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ← دستاک
-
squash tennis, tennis squash
تنیس کوبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی مانند کوبان که در آن دو بازیکن با دستاکهای بزرگتر از دستاک کوبان به توپ ضربه میزنند
-
stringing
زهکشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] کشیدن زه بهصورت مشبک بر قاب دستاک
-
stringing machine
زهکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] دستگاهی که برای زهکشی دستاک یا تنظیم آن به کار میرود
-
racket games
ورزشهای دستاکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشهایی که در آن توپ را با دستاک از روی تور رد میکنند یا به دیوار میزنند متـ . ورزشهای راکتی
-
string 3
زه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] تار یا سیمی که بهصورت مشبک بر قاب دستاک میکشند تا سطحی محکم و سبک برای ضربه زدن به توپ به دست آید
-
squash
کوبان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] ورزشی که در آن دو یا چهار بازیکن در چهاردیواری زمین مخصوص این ورزش بازی میکنند و بهترتیب توپ لاستیکی را با دستاک به دیوار میکوبند بهنحویکه در بازگشتِ توپ، حریف نتواند ضربۀ مناسب و مؤثری به آن بزند