کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دریاچۀ میانپرورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
lake breeze
نسیم دریاچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی با منشأ مشابه نسیم دریا، عموماً ضعیفتر، که بعدازظهرها از روی سطح دریاچههای بزرگ به سوی سواحل میوزد
-
lake ice
یخ دریاچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] یخی که بر سطح دریاچه تشکیل شده باشد
-
lacustrine
دریاچهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مربوط به یک یا چند دریاچه یا تولیدشده در دریاچه
-
deflation lake
دریاچۀ بادروبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دریاچۀ پرکنندۀ حوضهای که در ابتدا بهوسیلۀ فرسایش باد بهویژه در نواحی خشک و نیمهخشک به وجود میآید و معمولاً بسیار کمعمق است و در فصول خاصی آبدار میشود
-
relict lake
دریاچۀ بازمانده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دریاچهای در منطقهای که قبلاً دریا یا دریاچۀ بزرگی بوده است
-
dry lake 1
دریاچۀ خشک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] محلی که پیشتر دریاچه بوده، ولی اکنون یا باتلاقی است یا بهکلی خشک شده است
-
dimictic lake
دریاچۀ دوآمیختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ویژگی دریاچهای که معمولاً سالی دو بار در آن لایهبندی و چرخۀ آمیختگی رخ میدهد
-
erosion lake
دریاچۀ فرسایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دریاچۀ پرکنندۀ حوضهای که براثر فرسایش به وجود آمده است
-
lava lake
دریاچۀ گدازه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دریاچهای از گدازۀ مذاب معمولاً بازالتی در دهانۀ آتشفشانی
-
eutrophic lake
دریاچۀ بیشپرورد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دریاچهای کمعمق با مواد مغذی بسیار که موجب تولید جلبک و کمبود ماهی و اکسیژن محلول میشود
-
proglacial lake
دریاچۀ پیشیخساری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دریاچهای در جلو یا فراسوی حد بیرونی صفحۀ یخ
-
monomictic lake
دریاچۀ تکآمیختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] ویژگی دریاچهای نسبتاً عمیق که در آن سالی یک بار لایهبندی و چرخۀ آمیختگی رخ میدهد
-
crater lake
دریاچۀ دهانۀ آتشفشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دریاچهای، معمولاً دریاچۀ آب شیرین، که در دهانۀ آتشفشانی براثر انباشت آب باران یا آب زیرزمینی به وجود میآید
-
senescent lake, extinction lake
دریاچۀ روبهزوال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] دریاچۀ بیشپروردی که براثر ازدیاد گیاهان و از دست دادن تدریجی و مستمر آب در حال تبدیل شدن به باتلاق است
-
landslide lake
دریاچۀ زمینلغزهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] دریاچهای که براثر جمع شدن آب یک رود در پشت یک تودۀ زمینلغزه به وجود آمده است