کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دریا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
mare
دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ناحیۀ وسیع تیرۀ یا پست بر سطح سیاره یا قمر
-
واژههای مشابه
-
sea breeze
نسیم دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نسیمی ساحلی که از دریا به خشکی، براثر سردتر بودن دریا از خشکی، میوزد
-
ocean wave
موج دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، علوم جَوّ] موجی که از عمل باد بر روی سطح آب اقیانوس ایجاد میشود متـ . موج اقیانوس
-
water sky
آسمان دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ظاهر تیرۀ سطح زیرین یک لایۀ اَبر هنگامی که در بالای پهنۀ وسیع آب قرار میگیرد
-
deep sea
ژرفدریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ناحیۀ عمیقی از دریا که بعد از فلات قاره واقع شده است
-
anti-sea breeze
پادنسیم دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] برگشت شارش هوا در بالا از خشکی به سوی دریا که جزئی از گردش نسیم دریاست
-
seabed, sea floor
بستر دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، جغرافیای سیاسی] کف دریا یا اقیانوسها
-
sea-level chart
نقشۀ تراز دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← نقشۀ سطح زمین
-
sea-level pressure chart
نقشۀ فشار تراز دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← نقشۀ سطح زمین
-
outside cabin
اتاقک روبهدریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] اتاقکی در کشتی با پنجره یا هُبلۀ (porthole) رو به دریا
-
sea-breeze front
جبهۀ نسیم دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ناپیوستگی افقی دما و رطوبت که نشانگر لبۀ پیشتاز هوای خنکتر و مرطوبتر همراه با نسیم دریاست
-
deep sea fan, fan
پنجۀ ژرفدریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ناحیهای به شکل یک بادبزن بزرگ که از رسوبگذاری در ناحیۀ خیز قارهای به وجود آمده باشد متـ . پنجۀ زیردریا submarine fan
-
marine ecology
بومشناسی دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] مطالعۀ برهمکنش اندامگانهایی که در دریا زندگی میکنند و محیطزیست آنها
-
deep-sea basin
حوضۀ ژرفدریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] بخشی از بستر عمیق اقیانوس که فاصلۀ بسیار با خشکی دارد و در زیر آن پوستۀ بازالتی قرار دارد متـ . حوضۀ ژرفاقیانوس deep-ocean basin