کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درونمفصلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
intra-articular
درونمفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ویژگی نوعی دارورسانی که در آن دارو به درون مفصل تزریق میشود
-
واژههای مشابه
-
articular
مفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] مربوط به مفصل
-
articulated wagon, articulated coach
واگن مفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] واگنی متشکل از چند قسمت که بهوسیلۀ مفصل به هم متصل شده باشند
-
pin joint
اتصال مفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] اتصالی که دَوران اعضای متصل به آن در صفحۀ خرپا آزاد باشد
-
articular fracture
شکستگی مفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] شکستگی سطح مفصلی استخوان
-
articulated frame
شاسی مفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قابی که دو قسمت آن با مفصل به هم متصل شده است
-
knuckle boom
بازوی مفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] بازوی بارگیری هیدرولیکی که مشابه بازوی انسان عمل میکند
-
articular capsule, joint capsule
پوشینۀ مفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] ساختار دولایهای که مفصل زلالهای را در بر گرفته و از آن محافظت میکند
-
internal-internal trip
سفر درون ـ درون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سفری که هر دو سر آن، یعنی مبدأ یا مقصد، در داخل محدودۀ مشخص باشد متـ . سفر دوسردرون
-
three-hinged arch, three-pinned arch
چَفتۀ سهمفصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[معماری و شهرسازی] چَفتهای که اتصالهای آن در تاج و پاکار در دو سرِ چَفته از نوع اتصال مفصلی (hinged joint) است
-
intraclast
درونآوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] قطعهای سنگآهک که براثر فرسایش در درون حوضۀ رسوبی ایجاد و سپس بهصورت رسوب جدید نهشته شده باشد
-
endosteum
دروناُست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] غشایی که حفرههای میانی استخوان را میپوشاند
-
endosteal
دروناُستی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به دروناُست
-
assimilation
درونانطباق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در نظریۀ تحول شناختی پیاژه، فرایند انضمام اطلاعات در ساختارهای ازپیشموجودِ شناختی، بدون تعدیل آن ساختارها