کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درهم گیر کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
mixed cropping
کشت درهم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کشت غیرردیفی و همزمان بیش از یک گیاه در یک قطعه زمین و در یک سال زراعی
-
shovelware
درهمافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نرمافزاری که بیشتر به دلیل کثرت و تنوع محتویاتش مورد توجه قرار میگیرد تا به دلیل کیفیت یا مفید بودن آن
-
mass burn, mass combustion
درهمسوزانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سوزاندن برنامهریزیشدۀ پسماند جامد مخلوط
-
intercalated disc
صفحۀ درهم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] محل اتصال بینیاختهای در یاختههای ماهیچهای قلب که انتقال پیام را تسریع میکند
-
convolute bedding
لایهبندی درهمپیچیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] مجموعهلایههای بسیار درهمریخته که معمولاً به یک لایۀ خاص رسوب محدود میشوند
-
combined sewer
فاضلابروِ درهم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] سامانۀ زهکشی برای جمعآوری فاضلاب و آبهای سطحی
-
intercropping
کشت درهم ردیفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کشت همزمان و ردیفی بیش از یک گیاه در یک قطعه زمین و در یک سال زراعی
-
mass burn facility
تأسیسات درهمسوزانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] نوعی زبالهسوز که در آن پسماندها را بدون جداسازی یا فراوری برای بازیافت میسوزانند
-
convolute lamination
برگلایگی درهمپیچیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ساختاری رسوبی شامل مجموعهای از چینهای ایستاده یا برگشته که شدتشان هم به سمت بالا و هم به سمت پایین در یک لایۀ خاص کاهش مییابد
-
quantum entanglement
درهمتافتگی کوانتومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] حالت دو ذره با منشأ یکسان که اندازهگیری ویژگیهای یکی از آنها حالت کوانتومی ذرۀ دیگر را نیز مشخص میکند
-
crystal intergrowth
درهمرشدی بلوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] در هم قفل شدن دانههای دو کانی مختلف براثر بلورش همزمان
-
intercuspidation
درهمرفتگی دندانهها
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] جفت شدن دندانههای دندانهای خلفی یک فک با دندانههای خلفی فک مقابل در حالت بَرهمایی مرکزی
-
band compression
درهمرفتگی نوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] حالت عدم وضوح در نوارهای موجود در خودپرتونگارههای (autoradiogram) حاصل از ژلهای توالییابی بهطوریکه نتوان از روی آنها دقیقاً دِنا را مشخص کرد
-
interpenetrating polymer network
شبکۀ بسپاری درهمخلیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] نوعی آمیختۀ (blend) بسپاری که در آن یک بسپار شبکهای با تکپار دیگری متورم میشود و تکپار بسپارش میشود و مخلوطی از دو شبکۀ درهمخلیده ایجاد میکند اختـ . شبدر IPN
-
bundling 2
خدماتدهی درهم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ادغام خدمات مختلف با تعرفهای واحد