کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درنرفتن گلوله یا بمب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
dummy 4
مهمات مشقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمب یا گلوله یا مهمات غیرانفجاری
-
shelter
پناهگاه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محل سرپوشیده و امن برای استقرار انواع هواگَرد و ادوات و تجهیزات و نفرات که در برابر گلوله و بمب مقاوم باشد
-
hard kill, firm kill
انهدام سخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] تخریب فیزیکی سلاح یا سامانه با بهکارگیری فنون ضدالکترونیک یا بمب یا موشک
-
broach warhead
کلاهک نفوذگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی بمب یا موشک با دو کلاهک بههمپیوسته برای نفوذ به بدنۀ زره یا سازۀ مستحکم
-
bomb
بمب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] جنگافزاری حاوی یک مادۀ منفجرۀ شیمیایی یا میکربی یا هستهای که معمولاً با هواگرد پرتاب میشود
-
chemical bomb
بمب شیمیایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی حاوی یک عامل شیمیایی مانند گاز جنگی یا پردۀ دود یا مادۀ آتشزا
-
target seeker
هدفجو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افزارهای که در موشک یا بمب نصب میشود تا آن را بهسمت هدف هدایت کند
-
threat warner
هشدارده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افزارهای که نشانکهای تهدید بمب یا موشک را شناسایی میکند و هشدار میدهد
-
self-destroying fuse, self-detonating fuse
ماسورۀ خودانهدامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] ماسورهای برای انفجار و انهدام مرمی یا گلوله یا موشک پیش از اصابت به هدف
-
improvised explosive device, hand-made bomb
بمب دستساز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] افزارهای انفجاری که خارج از مراکز اسلحهسازی با استفاده از مواد شیمیایی زیانبار یا مرگبار یا آتشزا ساخته میشود
-
helmet2, helm2
کلاهخود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی کلاه که نظامیان از آن برای محافظت از سر در برابر اصابت گلوله یا ترکش استفاده میکنند
-
bomb release line
خط رهاسازی بمب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] خطی فرضی در اطراف منطقۀ حفاظتشده یا در اطراف یک هدف که هواپیمای خودی باید مهمات خود را بر فراز آن رها کند
-
napalm bomb
بمب ناپالم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی محتوی نوعی ترکیب مایع، ترجیحاً بنزین با اکتان 80 و یکی از پودرهای ام 1 یا ام 2 یا ام 9، که پس از پرتاب و برخورد به هدف، مادۀ ژلاتینی تولید میکند و با شعله و حرارت زیاد میسوزد
-
gun salute, 21-gun salute, 21 guns, twenty-one guns
توپ سلام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] گلوله یا گلولههای توپ، عموماً از نوع مشقی، که در مراسم رسمی برای ادای احترام شلیک میشود