کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
suture line
خط درز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] خط روی صدف خارپوستان یا شکمپایان و جانوران صدفدار دیگر
-
seam countersink, seam depth, countersink depth
عمق درز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] حداکثر عمق، از بالاترین نقطۀ قلاب در تا صفحۀ در
-
seam thickness
ضخامت درز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] حداکثر ستبرای درز مضاعف در جهت عمود بر تاخوردگیهای درز
-
joint gap, expansion opening
اندازۀ درز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] فاصلۀ بین ریلها در محل اتصال که انبساط ریل را امکانپذیر میسازد
-
ریلبند درز، تراورس درز ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ریلبند درز ریل
-
rail expansion shim
لایی درز انبساط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی فاصلهانداز که در زمان نصب خط بین دو سر ریلهای مجاور قرار میدهند تا با بالا رفتن دما فضای کافی برای انبساط ریلهای فولادی وجود داشته باشد
-
تراورس درز ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ← ریلبند درز ریل
-
joint straightener
تابگیر درز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ماشینی که انتهای ریل و وصلهها را بهطور قائم خم میکند تا سطح خط را صاف نگه دارد
-
joint tie
ریلبند درز ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] ریلبندی که زیر درز پیچی قرار میگیرد متـ . ریلبند درز، تراورس درز ریل
-
third rail expansion joint
درز انبساط ریل سوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] درز ویژهای در ریل سوم که امکان انقباض و انبساط آن را فراهم میکند
-
درز بُرندهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← درز پیشی
-
stripped joint
درز پیچبریده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] درزی پیچی که در آن با فاصله گرفتن دو سر ریل و وصله از یکدیگر پیچهای اتصالِ دستکم یکی از ریلها بریده شده است
-
premaxillary suture
درز پیشبَروارهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← درز پیشی
-
supported joint
درز تکیهگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] درزی پیچی که در زیر آن سه ریلبند قرار دارد که دو تای آنها در فاصلۀ اندکی از انتهای دو ریل و سومی در مرکز درز و در میان دو ریلبند دیگر قرار دارد
-
door gap
درز در 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] فاصلۀ بین لبههای پیرامونی در و بدنۀ خودرو