کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
درخشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
photalgia, photodynia
نوردردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] درد چشم به علت نور بسیار درخشان
-
Danaus plexippus
شهپروانۀ مشبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از شهپروانهایان و راستۀ پروانهسانان که دارای بالهایی حنایی درخشان با انشعابهای درختیشکل سیاه و درخشان است
-
adamantine luster
جلای الماسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] جلای درخشان کانی با ظاهری شبیه به الماس
-
vividness
زندهبودن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] بسیار درخشان و شاد و مشعشع بودن رنگ متـ . رنگزندگی
-
bright diffuse nebula
سحابی پخشیدۀ روشن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سحابی پخشیدهای که به سبب نزدیکی به ستارههای اطراف درخشان دیده میشود
-
photopia
روزبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] رؤیت در نور درخشان که احساس آن با یاختههای مخروطی شبکیه صورت میگیرد
-
gas-bounded nebula
سحابی پیراگاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سحابی گسیلی هیدروژنیای که یک ستارۀ داغ و درخشان در مرکز، آن را یونیده کرده است
-
Tarantula Nebula
سحابی رتیل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] بزرگترین و درخشانترین سحابی در ابر بزرگ ماژلان که شکل ظاهری آن شبیه به عنکبوت است
-
gaseous nebula
سحابی گازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] سحابیای که برخلاف سحابی تاریک غباری، عمدتاً از گازهای درخشان تشکیل شده است
-
disk telescope
تلسکوپ قرصی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] تلسکوپی برای رصد قرص درخشان خورشید متـ . تلسکوپ قرص خورشید
-
flame
شعله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] موج داغ و درخشان ناشی از واکنش در محیطی گازی که واکنشگرها به آن وارد و محصولات از آن خارج میشوند
-
cat's eye amaurosis
پیکوری چشمگربهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] کوری در یک چشم که همراه است با انعکاسی درخشان در مردمک آن چشم، همانند چشم گربه
-
Casmerodius albus albus
حواصیل آراستۀ سفید حقیقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم جانوری] گونهای از حواصیلیان و راستۀ لکلکسانان با رنگ کاملاً سفید و درخشان
-
helioscope
خوربین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ابزاری برای مشاهدۀ قرص خورشید که از چشم رصدگر در مقابل پرتوهای درخشان خورشید محافظت میکند
-
train of meteor, train
ردِّ شهاب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] ردّ دودمانند باقیمانده از ظهور شهابهای درخشان در آسمان