کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دالان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
corridor
دالان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] گسترهای بین دو پایانه که در آن مسائل حملونقل، مشخصههای هندسی، مسائل زیستمحیطی و سایر مشخصات در نظر گرفته شده باشد
-
واژههای مشابه
-
mobility corridor
دالان تحرک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مناطقی که در آنها یک نیرو برای حرکت، به دلیل وجود موانع و عوارض، مجبور به استفاده از یک باریکه میشود
-
growth channel
دالان رشد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] منحنی افزایش قد و وزن در دورۀ زمانی مشخصی از رشد که معیار رشد استاندارد است
-
hawse pipe, hawsehole
دالان زنجیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] دالان شیبداری که در سینۀ کشتی قرار دارد و محل عبور زنجیر لنگر است
-
air corridor
دالان هوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] 1. مسیر هوایی غیرنظامی معین که از فضای ممنوع میگذرد 2. مسیر هوایی محدود در منطقۀ عملیات نظامی که معبر امنی برای آمدوشد هواپیماهای خودی است
-
passage grave, passage tomb
گور دالاندار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گونهای آرامگاه حجرهای یا خرسنگی (megalithic) که برای رسیدن به آن باید از یک دالان باریک سنگی گذشت
-
developed passage grave
گور دالاندار بزرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گوری یادمانی از دورۀ نوسنگی پایانی با یک یا چند حجرۀ سنگی که در زیر تپهای به قطر بیش از 35 متر قرار دارد و دسترسی به آن ازطریق یک دالان سنگی دراز امکانپذیر است
-
simple passage grave
گور دالاندار کوچک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گوری یادمانی از دورۀ نوسنگی آغازین و میانه با یک یا چند حجرۀ سنگی که در زیر تپهای به قطر کمتر از 35 متر قرار دارد و دسترسی به آن ازطریق یک دالان سنگی کوتاه امکانپذیر است
-
hawse pipe cover, hawse buckler, hawse flap
درپوش دالان زنجیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ورقهای که بر روی دالان زنجیر قرار میگیرد و از ورود آب دریا به آن جلوگیری میکند
-
multiple passage grave
گور دالاندار چندحجرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] گونهای گور دالاندار کوچک دورۀ نوسنگی، دارای دو حجره یا بیشتر، در زیر یک تپۀ واحد
-
جستوجو در متن
-
riding scope, scope 1
دامنۀ زنجیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نسبت طول زنجیرِ بهآبدادهشده از دهانۀ دالان زنجیر تا لنگر به ارتفاع دالان زنجیر تا بستر دریا
-
hawse 2
زنجیرگاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بخشی از سینۀ کشتی که دالان زنجیر در آن تعبیه شده است
-
gallery
پناهراه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] دالان یا فضای سرپوشیده در مجاورت کوه برای جلوگیری از ریزش بهمن در بستر راهآهن