کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داغ کردن یا شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
bereaved
داغدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] ویژگی فرد دچار احساس داغداری
-
bereavement
داغداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] احساسی ناشی از فقدان آنچه مورد علاقه است، بهویژه احساس ناشی از مرگ عزیزان
-
meander scar/ meander scarp
داغ رودپیچی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نشان هلالیشکل روی دیوارۀ یک دره که براثر حرکت جانبی پیچانرود به وجود آمده است
-
داغ کِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] ← داغ آب کِشَند
-
anchor mark
داغ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نشانهای که بر روی لنگر حک میشود و نشانگر شمارۀ مشخصۀ لنگر و نام مؤسسۀ تاییدکنندۀ آن است
-
hot cracking
تَرَکخوردگی داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] ترکخوردگی جوشمان در مرز دانههای فلز جوش براثر جدانشینی اجزای دارای نقطۀ ذوب پایین
-
hot-bar sealer
درزگیر میلهداغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] نوعی دستگاه که در آن درزگیری با میلۀ داغ انجام میشود
-
hot water pitting
حفرهزایی آب داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] حفرهزایی برقشیمیایی در لولههای مسی سامانۀ آب گرم خانگی، ناشی از رسوب ذرات بسیارریز در جدارۀ داخلی لولهها که نقش کاتد را ایفا میکند و سبب از میان رفتن فیلم (film) محافظ مس میشود
-
hot ash corrosion
خوردگی خاکستر داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی خوردگی تسریعشده که در دمای بالا و در تماس با گازهای حاصل از احتراق نفت کوره که مقدار وانادیم موجود در آن بالاست، حاصل میشود
-
hot stripping
روتسازی داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] برداشتن و زدودن لایۀ رنگ با فرایندی شیمیایی که معمولاً در آن از محلول قلیایی داغ استفاده میشود
-
آنزیمبَری با آب داغ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← زیمایهبَری با آب داغ
-
جستوجو در متن
-
descent 2
کاهش ارتفاع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] کم شدن یا کم کردن ارتفاع هواگَرد
-
discharge
ترخیص
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مدیریت سلامت] مرخص کردن یا مرخص شدن بیمار بستری از بیمارستان
-
frying
سرخ کردن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] پختن مواد غذایی در روغن یا چربی داغ