کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
دارو زنی بچوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
diversion investigator, DI
مسیربان دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] مأمور رسیدگی به مسائل مسیرگردانی داروهای تحت نظارت
-
drug diversion
مسیرگردانی دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] انتقال دارو از مجاری قانونی به مجاری غیرقانونی
-
drug targeting
هدفمندسازی دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] راهبردی برای رساندن دارو به یاختههای مشخصی در بدن
-
me too drug, me-again drug
همساندارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] دارویی که اثر دارویی آن بسیار شبیه به دارو یا داروهای دیگری است که در بازار وجود دارد و غالباً با استقبال روبهرو بودهاند
-
medication 1
تجویز دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] دستور به کار بردن دارو برای درمان متـ . مداوا
-
prodrug
پیشدارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] هر ترکیبی که اثر داروشناختی خود را پس از استحالۀ زیستشیمیایی نشان دهد
-
drug disposition, disposition of drugs
دورریزش دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] فرایندهای زیستی نظیر توزیع و زیدگرگونی و دفع که به کاهش غلظت دارو در پلاسما منجر میشود
-
drug design
طراحی دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] فرایند یافتن روشی برای ساختن یک داروی جدید متـ . طراحی منطقی دارو rational drug design
-
generic drug
دارو با نام عمومی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] فراوردهای دارویی که در انحصار تولید هیچ شرکت دارویی نیست و با نام عام مادۀ مؤثر آن تولید و عرضه میشود
-
computer-assisted drug design
طراحی رایانهای دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] استفاده از رایانه در فرایند ابداع دارویی جدید یا بهینهسازی اثرات زیستی داروی موجود
-
rational drug design
طراحی منطقی دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] ← طراحی دارو
-
food-drug interaction
برهمکنش غذا ـ دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] تأثیر متقابل و غالباً نامطلوب برخی غذاها و داروها بر یکدیگر
-
nutrient-drug interaction
برهمکنش مغذیـ دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] برهمکنش دارو و مادۀ مغذی در بدن که ممکن است عوارض جانبی در پی داشته باشد