کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
داخلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
interior shot
نمای داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که در فضای داخلی فیلمبرداری شود
-
domestic travel
مسافرت داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مسافرت ساکنان یک کشور به مناطق دیگر از همان کشور
-
medial border
کنارۀ داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← کنارۀ زند داخلی ساعد
-
in-house BPL
فراروخ داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← فراخباند روی خط برق داخلی
-
domestic airport
فرودگاه داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] فرودگاهی که از آن برای پروازهای داخلی استفاده میشود
-
fender panel, inner fender panel
گِلگیر داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] هریک از دیوارههای جانبی محفظۀ موتور که گِلگیرهای جلو و قسمت بالایی سامانۀ تعلیق به آنها متصل میشود
-
internal shrinkage
تنجش داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب، مهندسی مواد و متالورژی] نوعی عیب حاصل از تنجش که سبب ایجاد حفرههایی بسته عموماً دارای سطوح خشن و اغلب با جدارۀ دندانهای و چروکیده میشود متـ . تنجش کور blind shrinkage
-
تنش داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← تنش باقیمانده
-
civil war, internal war
جنگ داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] جنگ بین دو یا چند بخش یا منطقه از یک کشور
-
internal fixation
تثبیت داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] تثبیت ازطریق جااندازی باز و استفاده از پیچ و پلاک
-
internal angle, interior angle
زاویۀ داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] زاویۀ بین اضلاع مجاور در درون یک شکل بسته
-
domestic flight
پرواز داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] پرواز در فضای پروازی کشور متبوع خود
-
interior guard
پاسدار داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نگهبانی که در یک محدودۀ نظامی برای حفظ نظم و اجرای مقررات پلیس و نگهداری اموال کارکنان یگان فعالیت میکند
-
local area network, LAN
شبکۀ داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] شبکهای رایانهای که فاصلۀ گرههای آن معمولاً از چندصد متر تجاوز نکند
-
domestic visitor
بازدیدکنندۀ داخلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] بازدیدکنندهای که از نقاط داخلی کشوری که در آن ساکن است دیدن میکند