کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خیلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
very wet snow
برف خیلی تر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] برفی که فضاهای خالی آن کاملاً با آب مایع پر شده باشد
-
dead slow ahead
خیلیآهستهبهجلو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرمان حرکت به جلو با کمترین دورِ ممکن موتور
-
dead slow astern
خیلیآهستهبهعقب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] فرمان حرکت به عقب با کمترین دورِ ممکن موتور
-
جستوجو در متن
-
mid-range hotel
مهمانخانۀ متوسط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مهمانخانهای نه خیلی گران و مجلّل، نه خیلی ارزان و ساده متـ . هتل متوسط
-
foveolate
لانکدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی سطحی با گودههای خیلی کوچک
-
infinite shear viscosity
گرانرَوی برشبینهایت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] مقدار حدی گرانروی در آهنگ برشهای خیلی زیاد
-
cryochemistry
زمشیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] مطالعۀ واکنشهای شیمیایی در دمای خیلیکم
-
acaulescent, acauline, stemless
بیساقه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] ویژگی گیاهی که ساقه ندارد یا ساقۀ آن خیلی کوتاه است یا قابل دیدن نیست
-
strategic transport aircraft
هواپیمای ترابری راهبردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] هواگَردی که کاربرد اصلی آن ترابری افراد یا بار در فواصل خیلی طولانی است
-
overhead camshaft engine, OHC engine, overhead camshaft
موتور میلبادامکرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] موتوری که میلبادامک آن در بالای سیلندرها قرار دارد و فاصلۀ بین بادامک و سوپاپهای آن خیلی کوتاه است
-
rugose, rough, wrinkled
پُرچروک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی با رگبندی مشبک خیلی برجسته در هر دو طرف برگ
-
elutriation 2
خاکشست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] شسته شدن ذرات خیلی ریز یا سبک خاک بهویژه با قطرات باران
-
particle track
ردِّ ذره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] مسیری که ذرۀ پرانرژی در گذر از مایع خیلی گرم یا در اتاقک حباب از خود به جا میگذارد
-
heat lightning
دورآذرخش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] آذرخشی که عموماً در روزهای گرم تابستان در فاصلۀ خیلی دور رخ میدهد و صدای آن شنیده نمیشود