کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
خوش قد و بالا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
optimist
خوشبین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] فرد دارای نگرش خوشبینی
-
ease of flow, flow tendency
خوشجریانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] میزان سهولت شارش یک مذاب بهدلیل گرانرَوی آن
-
passage 2
خوشخرامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] نوعی یورتمۀ آرام که در آن اسب پیش از گذاشتن پا بر روی زمین آن را تا ارتفاع زیادی بلند میکند
-
euhedral
خوشوجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی دانهای که دارای وجوه بلوری کامل است متـ . خودریخت idiomorphic, automorphic
-
well-ordered set
مجموعۀ خوشترتیب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجموعهای خطیْمرتب که هر زیرمجموعۀ ناتهی آن دارای کوچکترین عضو است
-
well-posed problem
مسئلۀ خوشطرح
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مسئلهای با جوابی یکتا که بهطور پیوسته به دادههای اولیه وابسته است
-
subhedral
نیمهخوشوجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] ویژگی دانهای که در بخشهایی از آن وجوه بلوری دیده میشود متـ . نیمهخودریخت hypidiomorphic, hypautomorphic
-
easy-flow grade
گونۀ خوشجریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] گونهای بسپار که، در قیاس با گونههای متداولتر، راحتتر جریان مییابد
-
well-ordering principle
اصل خوشترتیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] اصلی مبتنی بر اینکه برای هر مجموعۀ میتوان ترتیبی تعریف کرد که آن مجموعه را خوشترتیب کند
-
جستوجو در متن
-
high cloud
اَبر بالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] اَبر متعلق به طبقۀ بالا شامل اَبرهای پرسا و پرساکومهای و پرساپوشنی متـ . اَبر تراز بالا high-level cloud اَبر طبقۀ بالا high etage
-
رستوران سطح بالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← غذاخوری سطح بالا
-
weight-for-length curve
منحنی وزن ـ قد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] نوعی منحنی برای ارزیابی رشد و قد کودک در سنهای مختلف در مقایسه با منحنی استاندارد بدون در نظر گرفتن سن
-
maxillary retrognathia, superior retrognathia
پسرفتگی فک بالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] عقب بودن فک بالا که معمولاً با عقب بودن بخش میانی صورت، قاعدۀ بینی (nasal base) و لب بالا همراه است متـ . پسرفتگی بَرواره
-
vertical scrolling
نَوَردش عمودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نَوَردش از بالا به پایین یا از پایین به بالا